54 - چهاردهم - حس خستگی، خواب و رویا

مکانیسم آفرینش دسته دوم - حواس پنهان

 

حس خستگی، خواب و رؤیا - اثر آن وادار کردن انسان به استراحت جسمانی است

اثر آن وادار کردن انسان به استراحت جسمانی است. محل تظاهر آن تمام بدن خصوصاً اعصاب است که خستگی در آنها پیدا می‌شود.

در سنگینی چشم اثر زیاد دارد. تنبلی شعبه ای از حس خستگی است (هر چند ممکن است در اثر نبودن سلامت در سایر اعضاء نیز به وجود آید).

تفریح ـ از شقوق حس شهوت و برای رفع خستگی است.

رؤیا ـ این قسمت مربوط به روح و پریسپری است و تماس هایی را که روح شخص با پریسپری های اشخاص و اشیاء پیدا می‌کند در مغز منتقل می‌نماید و در واقع چشمی است که به وسیله آن رؤیاها و خواب ها را در حین خواب طبیعی یا مصنوعی یا ارادی با استفاده از سایرحواس می‌بینید. انجام آن به وسیله پریسپری و انعکاس آن به وسیله دستگاه مخصوصی است که در مغز است.

رؤیا سه نوع است:

1-خواب طبیعی که شخص در ضمن آن مناظری می‌بیند.

٢- خواب هیپنوتیسمی که انسان به طرف تلقین می‌کند که مناظری را ببیند و او می‌بیند.

٣- خواب ارادی که شخص خودش را می‌خواباند و در حال خواب رؤیاهایی مشاهده می‌کند. تمام این رؤیاها به وسیله حس رؤیا که فرع حس خواب است درک می‌شود.

برای اینکه بدانیم خواب چیست مطلب مفصل است اما به طور مختصر می‌گوییم.

 

خواب هیپنوتیکی - به وسیله این خواب عامل می تواند معمول را در خواب مغناطیسی سبک یا عمیق فرو برد. در اینجا عامل در حال پاس دادن به معمول است.

نخست به منظور فهم مطلب خواب هیپنوتیسمی را تجزیه می‌کنیم: شخصی دیگری را می‌خواباند و به او می‌گوید فلان مناظر مثلا باغ وحیوانات و غیره را ببین او هم می‌بیند، اما چه می‌بیند؟ آنچه را خود او قبلاً در زندگی دیده است. روح وی پریسپری های آنها را به هم ترکیب کرده و به وسیله پریسپری خودش مناظر را نشان می‌دهد. محرک خواب تلقین عامل ولی اصل خواب، دیدن پریسپری اشخاص و اشیائی است که خود شخص در بیداری آنها را دیده است.

مثلاً اگر عاملی تلقین نماید که اکنون یک گنجشک می‌بینی او یک گنجشک می‌بیند.

اما کدام گنجشک؟ همان که خودش قبلاً در زندگی دیده است نه آنچه عامل دیده، یا اگر بگوید طاووس ببین هرگاه معمول قبلاً در زندگی طاووسی دیده باشد همان را در خواب مشاهده می‌کند و اگر ندیده ترکیبی از تصاویر کتاب یا خیالات خودش که در واقع ترکیبات پریسپری های مختلف طیوری است که او طاووس فرض می کند ملاحظه می نماید.

خواب طبیعی هم همان است که پریسپری اشخاص و اشیائی که قبلاً در زندگی دیده در حال خواب پریسپری های آنها را به هم ترکیب می کند و می بیند اما تلقین کننده و مسبب آن کیست؟ (در خواب مصنوعی گفتم تلقین با عامل است در خواب طبیعی چه کسی تلقین می کند؟)

تلقین کننده اش توجهاتی است که ما در روز پیدا می کنیم و شب خواب آن را می بینیم (نه اینکه حتماً امروز توجه پیدا کرده و شب خواب آن را ببینیم ممکن است مدتی فاصله بیفتد) مثل اینکه امروز به یاد دوستی می افتید یا اسمی از منظره ای می برید یا دیگری می گوید شما می شنوید. این حکم تلقین است که در حافظه نقش بسته و شب خواب آن را می بینید و خواب مزبور ترکیب پریسپری های اشخاص و اشیائی است که در زندگی دیده اید. البته در ضمن روز انواع و اقسام تلقینات گوناگون و متنوع و ضد ونقیض در مغز وارد می شود چه به وسیله خود شخص و چه به وسیله دیگران، به همین علت است که شب ها این همه خواب های مختلف دیده می شود.

خواب مغناطیسی -عامل می تواند درمعمول مناظرو رؤیاهائی راکه می خواهد ایجاد نماید و او را از برخی امراض معالجه کند

و اما رؤیا و خواب چه طبیعی، چه هیپنوتیسمی و چه ارادی دو نوع است1: یکی آنکه ترکیبی درهم و گوناگون از پریسپری ها است مثل اینکه شما قدرت داشته باشید که با وسیله سریع السیری مثل باد یا برق در عالم گردش کنید وهر چه را دلتان می خواهد بنگرید.

خواب مغناطیسی -عامل ماهر می تواند در معمول رویاهایی ایجاد کند و او را در مکان های دور و زمان های گذشته گردش و سیر دهد

بدیهی است که مثل یک پروانه از این شاخ به آن شاخ رفته و هر لحظه چیزی را که مورد میل شما است بدون ملاحظه زمان و مکان تماشا می کنید که از آن لذت برید و خواستنی های خود را بنگرید. اگر شما در زندگی چنین قدرتی داشتید و چنین وسیله ای به شما دادند مسلماً از آن نهایت استفاده را خواهید کرد. مثلاً هرگاه به یک گلی رسیدید و ضمن تماشای آن به یادتان آمد که روزی درکنار این گل پروانه ای دیده اید فوراً هوس می کنید که بجای دیگری که در نظر دارید رفته و آن پروانه را ببینید و برای شما این کار اهمیتی نخواهد داشت چون وسیله باد پیمائی در اختیار دارید2 وقتی به پروانه رسیدید فوری دلتان می خواهد باغی را که آن پروانه در روز اول دیدن شما آنجا بود بنگرید، فوراً به آن باغ سفرمی کنید و خلاصه همین طور مناظر درهم و برهمی که به هم مربوط و مثل زنجیر است پشت سر هم می نگرید.

بعلاوه حس تخیل تأثیر بسیار درحس خواب می بخشد کما اینکه بیشتر اموری که در خواب می بینیم خیالی است ولی همان خیالی هم ترکیبی از پریسپری های امور سابقه دار و دیده شده است. پس خواب چنین است و این همه خواب های گوناگون متصل و درهم که در عین حال به یکدیگر ارتباط و قرابت و نزدیکی دارد به همین ترتیب صورت گرفته و روح شما با استفاده از حس رؤیا مناظر را در مقابلتان رژه می دهد.

درواقع این خواب دیدن یک نوع تداعی معانی است و به جای اینکه در حافظه انجام شود در حس رؤیا صورت می گیرد با استفاده از سایر حواس.

چند حس است که در اینجا کمک بیشتر می دهد که عبارت است از الهام، روشن بینی، حافظه، تخیل، لیکن از برخی حواس مثل باصره و سامعه و نظایر آن کمتر استفاده می شود، برعکس حالت بیداری که از دسته نخست استفاده کمتر و از دسته دوم استفاده بیشتر به عمل می آید.

قاعده کلی این است که حواس آشکار ما در حال بیداری و حواس پنهان ما در حال خواب بیشتر قابلیت استفاده دارند.

نوع دوم رؤیا دیدن حقایقی است چه درمکان دور و چه در زمان گذشته و آینده که آن هم مربوط به روح است که مسافت و زمان برای او معنی ندارد، چه درحالت خواب طبیعی چه مصنوعی و یا ارادی.

این نوع خواب امکان پذیر است ولی چنانکه در مقاله خواب (صفحات بعد) گفته شده باید شخص کاملا سالم باشد که این رؤیاهای حقیقی و خالص را ببیند و شرایط دیگری هم هست که فعلا مورد بحث ما نمی باشد. محل این حس در مغز است که هرگاه آن محل را تغییر دهند آن حس خراب می شود یعنی دیگر قادر به خواب دیدن طبیعی و مصنوعی نیست مانند کسی که گوشش فاسد شده و کر گردد.

بنابراین هرگاه انسان در حال بیداری به خود تلقین های مناسبی بنماید در اخلاق او مؤثر واقع می شود ( البته باید حواس کاملاً خوب و بدن به کلی سالم باشد که بتواند در بیداری چیزی را فکر کند و در خواب ببیند. شرایط دیگری هم دارد که از بحث فعلی ما خارج است).

خواب هیپنوتیسمی خوابی است که عامل به وسیله خسته کردن قوای معمول وی را می خواباند بعداً از حس رؤیای او استفاده می کند. خواب ارادی آن است که شخص خود را با شرایط معینی که برای این کار مقرر است خسته کند تا بخوابد و طبق قراری که قبلاً با خود گذارده ازحس رؤیای خویش استفاده نماید.

تلقین عامل به معمول هم انتقال به فکر او است که گفته های عامل را چون حقیقتی می پذیرد.

  ***  

این بود حواس بیست و یک گانه که به اختصار تمام شرح داده شد. اگر می خواستیم تمام شقوق و جزئیات حواس را بیان کنیم چندین کتاب کافی نبود بنابراین به این مختصر اکتفا شد. اگر عمری بود ممکن است مفصل آن بعدها گفته شود کما اینکه اندرزهای مخصوص پرورش اخلاقی مربوط به حواس گفته خواهد شد.

 
عیسی (ع) برهی دید یکی کشته فتاده حیران شد و بگرفت بدندان سر انگشت
گفتا که کرا کشتی تا کشته شدی زار تا بـاز کـه او ر ا بکشد آن که تورا کشت
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر کای نور چشم من بجز از کشته ندروی
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت  
 

این اشعار و هزاران نظایر آنها که در ادبیات ما هست نشانی از فهم آثار انتقام شخصی است. تا حدی مطالبی حس کرده بودند بدون اینکه قاعده آن را بدانند.

تو نیکی می‌کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
این شعر و نظایر آن نشانی از فهم آثار انتقام شخصی در مورد پاداش عمل نیک است.

گفته اند:

صبر و ظفرهر دو دوستان قدیمند بر اثـر صبـر نوبت ظـفر آید
در نومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است
 

شخصی در قصر شیرین دختری را فریب داده به کرمانشاه آورده به ناموس او دست درازی نمود. برای محو آثار جرم خود او را کشت و جسدش را درچاهی به نام چاه صاحب الزمان که در پشت قهوه خانه وکیل آقا واقع است انداخت.

پس از مدت ها جسد را یافته بیرون آوردند ولی هر چه جستجو کرده بودند قاتل را نیافتند. در آن ساعتی که جسد را برای شستن به مرده شویخانه بردند مردی بالای سر او حاضر شد. چون حضور او عجیب بود به او مظنون شدند و شهربانی وی را دستگیر کرده و تحقیقات نمود.

معلوم شد همان قاتل است که به پای خود به آنجا آمده آیا نیروئی جز انتقام شخصی اورا به آن مکان راهنمائی کرده است؟

در افواه امثالی شایع است از این قبیل :« خون بالاخره دامن قاتل را می گیرد، خون بی مجازات نمی ماند، قاتل به پای خودش به طرف دار می رود» و از این قبیل.

این گونه امثال و نظایر آن دلیل بر آن است که بشر حس کرده که انتقامی منظم در دنیا وجود دارد ولی قاعده آن را نمی دانست.

قاتلین یا بدکارانی که دراثر فشار انتقام شخصی به پای خود به سوی مجازات رفته اند بسیارند.

آخرین نظریه ای که راجع به خواب و رؤیا ابراز شده نظریه فروید دانشمند اطریشی است که خواب را مثل سایر امور با میزان جنسی می سنجد.

می گوید خواب دیدن تظاهر و ابراز میل ها و آرزوهای خفه شده انسان است که در زندگی اجرا نمی شود ولی در خواب اجرا می گردد. مثلاً شخصی میل می کند با دیگری تماس گیرد ولی جرئت نمی کند، در خواب میل او به صورت واقع جلوه گر می شود.

فرضاً هم که این نظر را قبول کنیم اما نامبرده توضیح نداده که مکانیسم خواب چیست و چطور می شود که انسان مناظر غیر جسمانی را می بیند.

در این کادر نظرات و عقاید ادیان و فلاسفه و دانشمندان دیگر را مشاهده فرمایید.

پانویس ها

  1. فراموش نکنیم که هر جا الفاظ یک یا دو یا انواع مختلف گفته شود قراردادی و نسبی برای بشر است نه اینکه اینها در اصل عالم حقیقتی داشته باشد.
  2. برای آنهائی که می خواهند بدانند چگونه بعد و مسافتی دربین نیست مسئله خواب و رؤیا مثال خوبی است.