فشار برای انجام سرنوشت
یک نفر آهنگر که میخواهد از قطعه آهنی بیل بسازد ابتدا آن را در کوره میگذارد و بعد که خوب سرخ شد با چکش آن را پهن میکند و بعداً آن قدر به این طرف و آن طرف بیل چکش میزند و به قدری به آن فشار وارد میآورد، به قدری آن را زیرورو میکند تا به شکل مطلوب درآید.
انسان هم برای انجام امری که مطابق با تقدیر اوست احتیاج به سختی و فشار دارد. اگر فشار نباشد حاضر به آن کار نیست، فکرهای دیگر میکند، وقت خود را جاهای دیگر صرف مینماید. اگر فشار نباشد چگونه وظیفهاش را انجام میدهد. اگر فشار نباشد به خیال تفریح و وقتگذرانیهای زائد میافتد. وقتی مثلاً مضیقه مالی داشت و نتوانست تفریح کند ناچار است گوشهای بنشیند و کار خود را بکند.
در آیین تائوئیسم در کتاب «کوانگ تسو» میگوید: «آن کس که بداند آسمان (سرنوشت) در او چه نقشی انجام میدهد و بداند که از جنبۀ بشری چه وظیفهای انجام دهد به اوج دانایی رسیده است.»