بیان سی ام - آیا موضوع عود ارواح حقیقت دارد؟
عود هست یا نیست؟
موضوع عود ارواح یکی از مسائل مشکل است که همیشه فکر بشر را به خود مشغول داشته و عدهای به آن قائل و دسته دیگر مخالف و منکر آن بودند. این مسئله که تاکنون لاینحل به نظر میرسید اینک حل و روشن میشود.
قائلین به عود ارواح عقیده دارند که یک روح معین مشخص یعنی الگوی معینی که برای جسمی بریده شده و به همراه جسم است، پس از جدا شدن روح از جسم بار دیگر روح به جهان باز میگردد برای این که زندگانی دیگری طی نموده و تصفیه شود و باز هم برمیگردد و همین طور این عمل بازگشت را متوالیاً انجام میدهد تا آن جا که به کلی تصفیه شده و قابل زندگی های عالیتر شود.
علمای روحی برای اثبات فرضیه خود این طور استدلال میکنند که اگر همین زندگانی دنیائی را ابتدا و پایان هستی انسان تصور نمائیم چطور میشود که یک ظالم در کار خود موفق و فردی مظلوم میماند و عدهای دارای همهگونه وسائل رفاه و عده دیگر همآغوش با تنگدستی هستند و آیا این اختلافات هیچ چارهای ندارد؟
آن ها فکر میکنند که روح معینی پس از مرگ جسم خود به جسم های انسان های دیگر میرود تا مراتب دیگری را طی نماید و تصفیه و پاک شود و اشتباهات گذشته او جبران گردد و عیوب او زائل شود و اگر محرومیتهایی داشته در زندگی های بعد تلافی آن به عمل آید. برخی دیگر نیز عقیده دارند که روح شخص ممکن است به جسم حیوانی وارد شود و بدین ترتیب تصفیه گردد.
این موضوع را «حلول» و در زبان های اروپایی رانکارناسیون ـ رانکارنایشن Reincarnation میگویند. اگر عود را به این معنی بگیریم غلط است و چنین عودی در بین نیست. اما عود ارواح در واقع هست، چطور؟ به معنی دیگری است.
قبلا گفتهام که همه عالم لایتناهی مملو از روح است. روح یا امر پروردگار عالم وجود را فراگرفته به طوری که ذرهای در جهان نیست که از روح خالی باشد و هیچ محلی، هیچ چیزی، هیچ مخلوقی وجود ندارد که روح به همراه آن نباشد (یعنی امر پروردگار در آن ساری و جاری نباشد.)
آن چه جسم در عالم وجود هست اعم از انسان، حیوان، نبات، جماد، سنگ، خاک، ذرات، اتمها، خلاصه هر چه وجود دارد به قدر ظرفیت و استعداد خود از این روح که آن را امر پروردگار مینامیم استفاده میکند.
اما این اجسام و اشیاء دائمی و همیشگی نیستند و تحول پیدا میکنند و به صورتهای دیگر در میآیند.
همین انسان امروز صد سال دیگر بهصورت دیگری است. همین گیاه پنج روز بعد به شکل دیگر درمیآید. خلاصه هیچ جسمی به حال خود باقی نخواهد ماند و دست خوش تحول میگردد. هرگاه صد سال دیگر به همین زمین بنگری خواهی دید که اکثر اجسام آن تحول یافته است.
از طرفی گفتیم که روح در عالم لایتناهی موجود غیر قابل تغییر است و کم و زیاد یا کوچک و بزرگ نمیشود. تعبیری که قائلین به عود ارواح میکنند از هر حیث اشتباه است و منشاء اشتباه نیز در آن است که روح را انفرادی میدانند در حالی که میدانیم که روح یک امر کلی الهی است که با اجسام مختلف کار میکند همان طور که برق آلات مختلف برقی را بهکار میاندازد. به علاوه روح یک عامل پاکیزه و کلی از امر پروردگار است و ناقص نیست که تکامل پیدا کند و کثیف نیست که پاک و صیقلی و تصفیه شود. قرآن مجید با صدای رسا به جهانیان میفرماید که (قل الروح من امر ربی) و سراسر این کتاب و کتاب مکانیسم آفرینش این مطلب را به اثبات رسانده. بنابراین اذعان داریم وقتی روح از امر پروردگار است و امر پروردگار از خود پروردگار جدا نیست نمیتوانیم به پروردگار استغفرالله ناقص اطلاق کنیم.
به این لحاظ گوئیم امر پروردگار کامل است و ناقص نیست. پس روح کامل است و ناقص نیست. روح کامل است و نیازمند تکامل نیست. همیشه کامل بوده و همیشه کامل خواهد بود. از این جا روشن میشود این که گویند روح بارها به دنیا میآید تا تصفیه شود حرف غلطی است.
پس اجسامی که جدیداً تحول پیدا میکنند از روح استفاده مینمایند. کدام روح؟ همان روحی که قبلا دیگران از آن استفاده کردهاند زیرا در عالم لایتناهی روح کم و زیاد ندارد. این است حقیقت عود حقیقی.