84- امر رب
امر رب کدام است؟ همین مطلب است که واضح و روشن شد. پس من خود را شناختم و جسم و روح خود را دانستم و به وسیله شناسائی روح خود خدا را هم شناختم و امر خدا را فهمیدم.
من این را واضح و روشن مثل دو دوتا چهار تا شناختم بلکه با چشم معرفت مشاهده کردم هم چنانکه هوا را که غیر مرئی بود شناختم و دیدم. حال اگر دیگران نشناختند و ندیدند دلیل بر آن است که هنوز فکر بشر به این مرحله نرسیده بود.
امروز روزی رسیده که بشر رشد فکری بیابدو این را ببیند و بشناسد.
سقراط در اصول فلسفی خود عقیده دارد که «خودشناسی» از مطالب مهم فلسفه است و می گوید: (خود را بشناس)
موضوع عالم اکبر و عالم اصغر که حکما و فلاسفه گفته اند در ادبیات اسلامی نیز مطالب چندی باقی گذارده و تشویقی برای شناسانیدن خود و شناسانیدن خدا از راه خود به شمار می رود.
علمای جدید به موضوع خود شناسی توجه زیادی دارند.
پادشاهی برای آزمایش هوش فرزند خود روزی او را احضار کرده و گفت:
من تصمیم دارم یا گرانبهاترین و یا ارزانترین چیزی را که تو داری از تو بگیرم. از این دو چیز (گرانبهاترین و ارزانترین) فقط یکی را خواهم گرفت و انتخاب آن را هم به تو واگذار می کنم. تا فردا صبح وقت داری فکر کنی و تصمیم خود را به من بگوئی. پسر پادشاه که فکرش غرق در زخارف دنیوی و طلا و جواهرات و اشیاء نفیس بود پیش خود خنده به سادگی رأی پدرش کرد که اصلاً این چه سؤالی است از او می کند و بدون اینکه اصلا در این باره فکر کند فردا صبح نزد پدرش رفته، گفت:
« اعلیحضرتا - سؤال شما اصلاً محتاج فکر و ٢٤ ساعت مهلت نبود جواب آن را از ابتدا حاضر داشتم. شما ارزانترین چیز را از من بگیرید و گرانبهاترین را باقی گذارید. پادشاه تبسمی کرده گفت: « مانعی ندارد.» بعداً به پیشخدمتی دستور داد پسرش را گرفتند و با وجود دست و پا زدن و مقاومت او بینی و دهانش را مسدود ساختند، پس از چند ثانیه که نزدیک بود خطری متوجه طفل شود دستور داد او را رها کنند و در مقابل پسر تعجب زده گفت:
«حال فهمیدی که کدام چیز را باید انتخاب کرد. من دستور دادم که ارزانترین چیز را که هوا است و بشر ابداً قیمت و ارزشی برای آن قائل نیست از تو بگیرند ولی دیدی که در شرف مرگ بودی. اما اگر تمام اشیاء گرانبهای تو را بگیرند هیچ لطمه ای به تو نخواهد خورد.
پس بدان که یزدان مقتدر مهربان بهترین و مفید ترین چیزهای عالم را به قدری فراوان کرده که بشر اصلاً برای آن قیمت قائل نیست یا اگر قیمت قائل شود بسیار اندک است مثل هوا، آب، آهن و غیره.
از این میان هوا مفیدترین و ارزانترین چیزها است.»
در فلسفه اشراقی و حکمت مشائی و مباحث مجردات و علم النفس و فلسفه قدیم و جدید در کیفیت روح بسیار سخن گفته اند ولی از دانستن آن عاجز شده و اکتفا کرده اند به اینکه بگویند: « روح هست ولی نمی دانیم روح چیست؟ »
نمی دانند از کجا می آید، به کجا می رود و از چه ساخته شده.
فلسفه جدید هم پس از مدتی مطالعه و دقت از تعقیب موضوع خسته و منصرف شده است. فلسفه امروز می خواهد روح را به مادیات نزدیک نماید.
بدن از جسم و روح تشکیل شده جسم را به خوبی می بینند اما از درک روح عاجزند، حکمت نوین روح را به شما می شناساند و به خوبی معرفی می کند.
در یک اسم چه چیز وجود دارد. اگر گلی را به نام های دیگر بنامند باز گل است و باز بوی خوش از آن به مشام می رسد.
فلاسفه قدیم و روحیون جدید در این امر اتفاق دارند که برای رابطه و پیوند روح و جسم که از لحاظ ترکیب با هم سنخیت ندارند واسطه ای لازم است. این واسطه همان پریسپری است که فلاسفه قدیم آن را قالب مثالی یا بدن مثالی یا مثل صوری یا جسم قلیائی و از این قبیل نام ها گفته اند. اروپائیان آن را جسم کوکبی یا ( Corps Astral) و علمای روحی پریسپری می گویند.
هدایت جسم به وسیله روح و بدن مثالی است و بسیاری از روحیون عقیده دارند که در حال خواب هادی جسم بدن مثالی و در حال بیداری روح است.
هکتور دورویل عالم معروف روحی روح را به رئیس و پریسپری را به معاون تشبیه می کند که گاه درغیاب رئیس کار او را با دستور و نظر وی انجام می دهد.
در این کادر نظرات و عقاید ادیان و فلاسفه و دانشمندان دیگر را مشاهده فرمایید.