درجات و مراتب موجودات
این نور ساطع میشود اما طوری کم و زیاد، به اندازههای لازم میتابد که درجات و مراتب و حالات و مخلوقات مختلف عالم وجود را میسازد و همین درجات نسبی خود دلیلی بر کمال است زیرا اگر این اختلافات نبود نمیتوانستند کاری انجام دهند و نتیجه آنها به صورت کمال نمیبود. نور الهی دائماً در عالم وجود ساطع میگردد و بعد از انجام مأموریت خود بازگشت میکند و باز هم میتابد و این عمل که آن را سیر از خدا به مخلوق و از مخلوق به خدا مینامند به طور الی غیر النهایه ادامه دارد. همین امر سرنوشت را هم به خوبی روشن میکند و نشان میدهد که چگونه مراتب و درجات مختلف نور مکانیسم مغزی افراد را تفاوت میدهد تا بتوانند وظیفه خود را انجام دهند. البته افاضۀ نور بینظم نیست و با کمال ترتیب و از روی یک نقشه و طرح معین صحیح بدون تخلف کار خود را انجام میدهد و مسئله تقدیر با تفکر در این امر به خوبی حل میگردد.