دیباچه
بنا بر مشیّت الهی میگویم تحریر و انتشار کتاب در هر نقطه از زمین و در هر زمان نشان پیروزی درخشان و وسعت نیروی تفکر و قوه عقلانی مردمان آن قطعه از زمین و آن عهد و دوران تواند بود.
کمیّت و کیفیّت کتب به هر مقدار باشد به همان نسبت نشان رشد فکری و شاخص خردمندی است. بهترین راه و روش ترقی و تعالی سطح افکار و معلومات عالم بشریت، خواندن کتب و نوشتهها و مطالب علمی و ادبی و اخلاقی و توجه و دقت و سپس تمرین عملی در منشآت کتب خواهد بود.
***
خوانندۀ گرامی ـ کتابی که اکنون به دست شما رسیده و مطالعه میفرمائید تا آنجا که مقدور و میسور بوده سعی شده ابتکاری و عام المنفعه تنظیم گردد و بین کتب و منشآت ملل مترقی جلوه کند.
عقیده و ایمان به توحید مستلزم معرفت و شناسایی و توجه و دقت در امور موسوم به ماوراءالطبیعه میباشد و این امر از ارکان واجب مذاهب و آیین خداپرستی و مقدّم بر هرگونه علوم و هر رشته طاعتی است. عبادت و اطاعت تعبّدی و کورکورانه بدون شناسایی خداوند متعال و حقایق معنوی خارج از عقل و منطق خواهد بود.
از آنجا که توحید از اصول قوّیه ایمان به خداوند قادر متعال است باید با دلایل و براهین متقن علمی ثابت کرده شود تا ایمان و عقیده هر فرد از افراد بشر از روی بینایی و شناسایی محکم و استوار و مستقر گردد و به عبارت سادهتر میگویم که لازم و واجب است اول خداشناسی را آموخت سپس خداپرست شد.
***
با اراده و مشیّت الهی تا آنجا که مقدور باشد در این کتاب و سایر کتابهای قبل و بعد راه معرفت نشان داده شده و خواهد شد، تا از روی بصیرت و بینش چنان ایمانی در مغز و فکر و کالبد بشر قرار گیرد که از کوه قویتر باشد. یعنی کوه از جای کنده شود لکن ایمان و عقیده خداشناسی همچنان ثابت و برقرار بماند و هیچگاه متزلزل نگردد. زالت الجبال قبل ان تزول.
***
بنیاد بیمانند بنای این کتاب بر حقیقت و راستی استوار است و با نیروی توانای سرنوشت که از قدرت پروردگار مقتدر بیهمتا سرچشمه گرفته نمای رفعت این چنین کاخی پرعظمت پدید آمده است.
نظامات خلقت و قوای عامله و سازنده معنوی و مافوق طبیعت1 که به دست دادهایم با پیشرفتهای اخیر در شناخت و کشف برخی از رازهای عالم آفرینش ایجاب میکند که دانشمندان و روشنفکران و علما عظام به نوبه خود هر کدام در راهی که تخصص دارند به ما کمک دهند تا در روشن کردن چهره درخشان حقایق معنوی و عواطف اخلاقی و مقدسات اساسی بکوشیم و دین را همگام دانش ساخته و عالم بشریت را از سقوط در نادانی و خدا ناشناسی رهانیده و نجات بخشیم.
در این کتاب به صورت شیره وعصاره خواه به نظم و خواه به نثر امور مختلف فلسفه، مذهب، روانشناسی حقوق، ادب، آداب زندگی، آدمیت، اخلاق حسنه، صفات پسندیده بیان گردیده که انتظار میرود نقش بزرگی در بیدار ساختن افراد جامعه به محبت، مهربانی و عواطف نیکو انجام دهد و صفات حسنه و پاکیزه باطن افراد را برانگیزد و بزرگ سازد.
***
بنای شگرف بدن انسانی که نشانه کمال قدرت آفرینش است بر روی نظمی عجیب و دقیق قرار گرفته که اطلاع به رموز آن هرچه توسعه گیرد و بیشتر شود، بیشتر بشر را دچار حیرت و اعجاب میسازد و اکتشافاتی که اخیراً در فهم اسرار سلولها و تشکیلات مرموز و پیچیده و شگفتآور آن ها و اسرار ترکیبات خون و رشد و توسعه بدن و سایر امور حیاتی کالبد به عمل آمده روز به روز عجایب بیشتری از این شگفتی به منصه ظهور میرساند.
بشر میتواند به وسیله نیروی عجیب دستگاه تفکر و تعقل و حس روشنبینی و استمداد از دانش تاحدّی از رازهایی که در بدن نهفته است آگاه شود. پی بردن به آن رازها خود کلیدی است برای شناسایی عالم موسوم به فوق طبیعت یعنی عالم علوی و شناختن اسرار خداشناسی.
***
در جهان امروز تحوّل عظیمی در زمینه کلیه علوم به ظهور رسیده چنانکه میبینیم علم فضانوردی تا جایی پیشرفت کرده که بشر به ماه سفر میکند، باز میگردد، و در فضا سیر مینماید و قمر به کرات میفرستد و در صدد ساختن ایستگاه مصنوعی در فضا است و از اسرارکیهان کم و بیش آگاه میگردد.
در علوم پزشکی اسرار زیادی از تمام نقاط بدن روشن میشود و درمانهای مؤثری برای امراض و گرفتاریها و نواقص کالبد بوجود میآید و روز به روز پیشرفت در زمینه جراحی، داروشناسی و شیمی حیاتی پدیدار میشود.
در علوم فیزیک و شیمی اکتشافات نویی به ظهور میرسد و اسرار جدیدی از طبیعت کشف میگردد. در عالم الکتریسیته سودهای بیشتری برای استفاده بشر به دست میآید و در الکترونیک هر کشف تازهای سبب میگردد که انسان در راه مخابرات و اتصال به یکدیگر و استفاده از امواج هرتزی و بسط شبکه تلویزیون رنگی در سراسر کره زمین به وسیله اقمار مصنوعی و غیرآن موفقیتهایی کسب کند.
در علم حساب و ریاضیات به طور دقیق چند هزارم یک ثانیه محاسبه شده، مورد عمل قرار میگیرد و محاسبات به قدری دقیق و لطیف است که از هدف به این دوری نقطه فرود در کره ماه، ساعت و دقیقه و ثانیه آن پیشبینی میشود.
در ساختن ماشینهای محاسبات و مغزهای الکترونیکی به قدری پیشرفت حاصل گردیده که ماشین در مدت چند دقیقه کار عدّه کثیری را که باید در مدتی انجام دهند صورت میدهد.
به طور خلاصه در همه علوم تحوّلات عظیم پیدا شده ولی متأسّفانه در زمینه خداشناسی و خداپرستی به علل گوناگونی که از بحث خارج است، در این امر حیاتی و اساسی که شاید مهمترین وظیفه افراد بشر باشد کوشش مثبت و جالبی به عمل نیامده است. خداشناسی در این دوران ترقی دانش و علم از کاروان عقب مانده، بسیار هم عقبافتاده و وضع آن نسبت به قرنها قبل ترقی نکرده و به هیچ وجه متناسب با پیشرفت علوم و ترقی افکار نیست. یک عقبماندگی نمایان و بارز در این زمینه مشهود است و به چشم میخورد و شاید علت اساسی انحطاط دین و خداشناسی در جامعه بشر همین موضوع عقب ماندن خداشناسی از علوم روز باشد که رفته رفته و به تدریج جوانان و افراد متفکر و مترقی را از توجه به دین بازداشته و چهره آن ها را از این سوی منحرف ساخته است و انتظاری را که برای اقناع عقلانی و برهان داشتهاند در این زمینه حاصل نکرده، ناچار از دین روی گرداندهاند درحالیکه حس طبیعی خداشناسی یعنی اتصال به مبدأ و عالم لایتناهی در هر فرد بشری وجود دارد. انگیزه انحراف به قدری قوی بوده که بر این حس قوی درونی غلبه کرده و آن را از مسیر صحیح منحرف ساخته است.
چرخ و گردش روزگار به شتاب هر چه تمامتر پیش میرود و با هر چرخ، سرنوشت و مقدرات بسیاری در زندگانی بشر روشن میگردد ولی متأسّفانه دیانت و خداپرستی همچنان به جای خود باقی است.
آیا به من حق نمیدهید که در این موضوع که اساسیترین مطلب برای زندگی هر بشری است، تا حد توانایی به کمک مقدر و سرنوشت بکوشم؟ باید دانست که تفکر در عظمت عالم آفرینش و خداوند مغز متفکران و دانشمندان را متحیر ساخته و اگر از راه صحیح و کلیدهای درست و اساسی حقایق عالم روشن گردد و به دست داده شود و هرچه بیشتر درباره آثار آفرینش و مخلوقات الهی بحث گردد، بهتر صفات و جمال الهی تجلّی مینماید.
چنانکه بیان شد عقیده و ایمان به توحید و معرفت درباره خالق از ارکان هر دین و مذهب و عقیده است و این امر را در تمام ادیان مقدّم بر هر عبادت و طاعتی میدانند. زیرا عبادت بدون معرفت و شناسایی عملی لغو و ابلهانه و جنونآمیز است و بینتیجه خواهد بود.
***
برای آراستن مطالب کتاب حاضر طرز و روش بخصوصی اتخاذ شده و مطالب تقطیع گردیده و تقسیم شده تا از خواندن آن خستگی حاصل نگردد و خواننده تحت تأثیر و جذبه مطالب قرار گیرد و به توجه و تدبّر و تعمّق در آن ها پردازد و حقایقی در اعماق مغز و فکر و قلب مطالعهکننده نفوذ کند.
به علاوه از تصاویر متعدّد و گوناگون به مناسبت مطالب برای تأیید موضوعاتی که مورد بحث قرارگرفته استفاده شده تا تنوعی در کتاب ایجاد شود و خستگی حاصل نگردد و دیدن تصاویر به کمک اثر (بصری) که اهمیت آن در علوم «سمعی بصری» اخیراً روشن شده سبب میشود که مفاد سخنها را بیشتر جذب کنند و حتی یک خواننده که به خواندن قسمتی از کتاب بس کند بتواند از آن بهرههایی برگیرد و با دیدن تصاویر به خواندن کامل و تمام و دقیق مطالب کتاب تشویق گردد.
***
یقین دارم به قدرت و توانایی و حقیقتی که در زیر ظواهر این مطالب جلوهگر شده و میدرخشد، به کمک بزرگی روحی و معنوی که در جملات و کلمات وجود دارد خواننده عزیز و متفکر و روشنضمیر میتواند به حقایقی آشنایی حاصل نماید و این سخنان، انقلابی اخلاقی و وجدانی در روحیه خوانندگان گرامی ایجاد کند.
***
هدف از نگارش این کتاب و سایر کتابهای وحدت نوین جهانی آن است که قلوب افراد روی کره زمین «حتی حیوانات و پرندگان و نباتات» را به هم نزدیک کرده و عالم وحدتی را که به طور باطنی و واقعی در بین پدیدههای گوناگون خلقت وجود دارد بالعیان ثابت و روشن ساخته حس مهر و محبت و آدمیت و وداد را که از واجبات روابط و همزیستی افراد عالم است، در دلهای بشر بیدار و روشن ساخته و روز به روز توسعه دهد تا محیط کره زمین از آن وحدتی که واقعاً باید برخوردار باشد، بهرهمند شده و یک دوران سعادت نوین نورانی در آن برقرار گردد.
بایستی افراد کره زمین حکم یک خانواده پیدا کنند و بنا به گفته یکی از برادران وحدتی در پشت جلد سالنامه نوردانش:
در این دوران که وحدت در میان است | زمین یک خانه و یک خاندان است |
در سایۀ توسعه فکر وحدت و مهر و آدمیت زمینهای برای همزیستی پر از مهر و خوشی برقرار شده و میشود. البته این مطلب از لحاظ اصولی صحیح است و مخالفی ندارد ولی نکته بسیار جالبی که در آن مستتر است این است که بایستی افراد بشر هم طالب این صلح و محبت باشند و به وسیله تمرینات و توجه و ورزش معنوی و روحی در حدود سرنوشت و تقدیر مسیر قلبی آن ها به این سوی بگراید تا هرچه بیشتر و زودتر این پیروزی به دست آید و جنبه عمومی پیدا کند.
دشمنی موش و گربه مشهورتر از آن است که احتیاج به بیان باشد معذلک در اثر انس و الفت و همزیستی چنان مهری بین آن ها پدید میآید که در یک کاسه غذا میخورند. نقطه ضعف حیوان هنگام غذا خوردن است که در آن حال حتی ارباب خود را نمیشناسد. اما مهر و محبت سبب شده که این غاز و گربه همکاسه شوند. |
نکته دیگری که لازم است تذکر داده شود این است که وحدت به طور طبیعی در عالم موجود است و چیزی نیست که ما بتوانیم یا بخواهیم ایجاد نماییم یا بتوانیم آن را نفی کنیم. مساعی ما بر این اصل مبتنی است که قلوب بشریت را به سوی وحدت متوجه سازیم و با مقرّر داشتن تمرینات و توجهات روحی هرچه بیشتر دلهای افراد انسان را در سراسر عالم به هم نزدیک سازیم و کاری کنیم که رفته رفته بر خواستاران این حقیقت عالمی اضافه گردد و اکثریت جهان خواهان این راستی درخشان شوند.
بایستی بشر را با دستورات اخلاقی تمرین داد تا هرکس به تناسب سرنوشت و مکانیسم مغزی خویش راه محبت، مدارا، و بردباری، الفت، وداد و مهر با معاشرین خود اعم از خویشاوند، دوست و بیگانه در پیش گیرد و این کار را روز به روز در وجود خود ترقی و توسعه دهد تا کم کم این روش پسندیده در جهان مستقر گردد.
از مهمترین و اساسیترین کارهای امروز آن است که شکاف و فاصلهای که در بین ادیان وجود دارد پر شده و فکر و توجه بشر به مقام انسانیت و آدمیت معطوف گردیده از پرداختن به اختلافات ظاهری ناچیز بین نژادها و رنگها و طبقات و ادیان و عقاید منصرف گردند. متأسّفانه قرنها این حقیقت از نظر دور مانده که ادیان در اصل اختلافی با هم ندارند و آورندگان آن ها هم فرستادهشدگان خداوند یکتا هستند و همه یک مأموریت یعنی اصلاح بشر دارند و همچنانکه پیغمبران عظام خود را مأمور اصلاح اخلاقی بشر و برادران و همکاران یکدیگر خواندهاند پیروان آن ها هم دست برادری و خواهری به هم دهند و در عالم خداشناسی و اخلاق و انسانیت مشترکاً به جامعه بشریت خدمت کنند.
به جای فهم این حقیقت روشنی که در کتب دینی منجمله قرآن مجید به طور صریح مکرّر بیان گردیده است پیروان ادیان تفاوتهای کوچک و ظاهری را بزرگ کرده و به بهانه آن به اضمحلال و ویرانی و قتل عام پرداختهاند و حتی فرقههای مختلف یک دین که پیامبر و کتاب و دستوراتشان یکی است از این اعمال خلاف رویه دور نماندهاند.
باز هم جای تأسّف است که در این دوران مشعشع علم اینگونه فکر ادامه دارد و اختلافات عقیدهای سبب دشمنی و عداوت و خونریزی میگردد چنانکه خوانندگان شاهد این وقایع میباشند.
اکنون روزی فرارسیده که بشر متفکر و مترقی باید به این حقیقت واقف شده بداند که ادیان در اصل اختلافی ندارند و پیروان آن ها باید در طریق مشترکات یعنی خداشناسی، خداپرستی، اخلاق و انسانیت دست اتحاد به هم داده دنیا را از سقوط در اضمحلال اخلاقی و معنوی نجات بخشند.
***
اینک گفتارها و مقالات کتاب حاضر که در دست دارید به یاری شما میشتابد تا ازمیان هالههای بیایمانی و خداناشناسی و نفاق و کدورت و جنگ که سطح دنیای امروز را در نقاط مختلف فرا گرفته و چون لکه چرکینی بر روی اجتماعات بنیبشرحلقه زده است جهان را نجات بخشد.
انتظارم این است کلیه افراد روی زمین اعم از هر رنگ و نژاد و عقاید و مذاهب مختلفه جهان در هر نقطه از عالم که هستند اثر نویسندهای را که با کمال بیطرفی در حل اختلافات و نزدیک کردن افکار بشر بر طبق سرنوشت و مقدرات الهی کوشیده است، از بدو الی الختم با کمال دقت و تعمّق و ژرفبینی مطالعه و از حکم عقل و خرد و تفکر خدا داده خویش برای فهم حقایق پیروی نمایند.
در خاتمه سخن پیشنهاداتی تقدیم میگردد تا در صورت مفید بودن به حال جامعه آن را با فکر منوّر و روشن خویش تطبیق داده و به کار بندند شاید کامیاب شوند:
1. علماء و بزرگان و دانشمندان ادیان بایستی سعی کنند تا مردم عامی را به حقیقت مذهب آشنا سازند و کشفیّات و حقایق علمی و تلفیق و توأم ساختن آن ها را با حقایق دینی از آنان مستور نسازند. قرآن چنین میفرماید:
یا اهل الکتاب لم تلبسون الحق بالباطل و تکتمون الحق و انتم تعلمون (آل عمران، 71)
ای اهل کتاب، چراحق را با باطل میپوشانید و حق را کتمان میکنید؟ درحالیکه شما میدانید.
2. بایستی در مجموعه مفهومهای عقلانی و تفکری دنیاپسند به کمک تمرینات خاص دانش الهی و خداشناسی و مذهب را با علم روز و دانش مادی و معنوی اصطکاک و تماس داده و هرگونه اختلاف و تضادی را که بین دانش و مذهب است ترمیم نمایند.
و لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصرو الفوأد کل اولئک کان عنه مسئولا (بنیاسرائیل، 36)
برآنچه تو را علم و دانش نیست پیروی مکن که گوش و چشم و دل همگی مسئول از این امر خواهند بود.
3. خرافات و کهنهپرستی به طور کلی منسوخ شود، ترقیخواهان و روشنفکران را تشویق نمایند و بشردوستی و نوعپروری را به همه بیاموزند و از جنگ و جدال جلوگیری به عمل آید. والصلح خیر (النساء، 128) : صلح بهتر است.
4. مذهب را بایستی با شرایط زمان و زندگانی تطبیق داد و هر اندازه دانش پیشتر رود به همان اندازه اثر آن در خیر و صلاح جامعه بیشتر شود.
5. مذهب متّکی به نیروی الهی و اخلاق و وجدان باطنی است و مفهوم وحدت و عقیده خداشناسان و خداپرستان همین است. این وضع بایستی از راه دانش سهل و آسان گردد.
6. هرگاه اختلافات در بین مذاهب وجود داشته باشد مذهب هرگز قادر به اصول نوعپروری و بشردوستی نخواهد بود پس بایستی علما و دانشمندان و روشنفکران دین و دانش را یکی دانسته بلکه با هم منطبق کنند و در اتحاد بین ادیان کوشش و سعی وافر نمایند زیرا خداوند تبارک و تعالی سرنوشت و سرشت بشر را بر اکتشاف دانش استقرار و برقرار فرموده است.
7. سعی در تمرین وجدانی مانند تطهیر روحی و اخلاقی به عمل آید به طوری که هر فردی پلیس مخفی و باطنی خودش گردد.
8. ورزش روحی و اخلاقی و تفریحات سالم مطابق با سن و قوای انسانها واجب و لازم است.
9. اکابر و بزرگان باید یک نیروی واحد مذهبی و اجتماعی در دنیا برقرار نمایند.
10 بزرگان و پیشوایان باید خادم اجتماع باشند و نباید برای بیان حرف درست و حساب به عنوان اینکه با دین مخالفت کرده هر انسان روشنفکر عاقل را به تهمت بیدینی گرفتار سازند و برخلاف گفته پیشوایان بزرگوار ادیان رفتار نمایند و مرتکب گناه عظیم شوند.
فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیهم الله و اولئک هم اولوالالباب (زمر، 18).پس بشارت ده به آن بندگان من که هر سخنی را میشنوند و از بهترین سخنانی که میشنوند پیروی میکنند. آن ها کسانی هستند که خداوند آن ها را هدایت فرموده و آن ها صاحبدلانند. امید است این آثار مورد توجه اربابان ذوق قرار گرفته و برای جوانان و روشنفکران الهامبخش باشد.
***
در خاتمه از خواننده گرامی تقاضا دارد یا این کتاب را به دست نگیرد و یا اگر گرفت از صفحه اول الی آخر با حوصله و دقت مطالعه فرماید. باشد که از این صرف وقت کامیابی حاصل کند و نتیجه برگیرد.
شماها را به نیروی الهی میسپارم و انشاالله اگر عمری بود مطالب مفیدتری در جلد دوم و سوم این کتاب به عرض خوانندگان میرسانم.
شیر سلطان حیوانات ظاهراً متکبرترین حیوانات به نظر میرسد اما انس و الفت سبب میگردد که نسبت به یک سگ ضعیف چنان مهر بورزد که با چشمان عاشقانه به یکدیگر نگاه کنند آیا جز این است؟ راستی چه دلیلی بالاتر از بوسه محبت یک گربه و یک موش را میتوان ارائه کرد؟ |
پانویس ها
- فوق طبیعت واژه مصطلح فلسفی است. در حقیقت فوق یا دونی نمیتوان قائل بود.