علت اشتباه
هرگاه اشخاصی اتم را به تنهایی تار و پود جهان گویند علت آن است که نخواسته یا نتوانستهاند بیشتر از آن بررسی کنند و در همان جا متوقف شدهاند. مثل آن که عدهای سیاح از بیابان و دشت و جنگل عبور کرده و همه جا را کاوش نمایند ولی به کوهی بلند که قدرت صعود از آن را ندارند برسند و خیال کنند زمین خاتمه یافته و پشت کوه دیگر چیزی نیست.1 غافل از آن که بعد از پشت کوه نیز زمین ادامه دارد. این آقایان عزیز توجه خود را معطوف نمیکنند که تنها اتم تار و پود جهان نیست. مطالعه و بررسی یا مسافرت و سیاحتی که برای درک قدرت در عالم کردهاند به اتم خاتمه پیدا نمیکند و باز پشت این کوه چیزهای دیگر هم هست. این مثال مادی را با یک مثال معنوی تکمیل میکنم.
در یکی از صفحات پیشین بیان شد که وقتی بشر سلسله محرک ها را دنبال نمود به جایی میرسد که دیگر فکرش کار نمیکند. مثلا به قوه جاذبه میرسد و نمیفهمد که این قوه از کجا پیدا شده و چیست. با این که حس میکند حتماً باید محرکی باشد که این قوه را به وجود آورد چون دستگاه فکریش نمیتواند بیش از این جلو برود همان جا میماند، محل توقف را مقصد میپندارد در حالی که چنین نیست. این گونه موانع و سدها را که به علت توجه نداشتن پیدا میشود باید (دیواره محدود بودن دانش) نامید.
در بررسی که دانشمندان درباره جهان کردهاند به چنین دیواری برخورد نموده و به اتم محدود شدهاند.
اینک به خواست یزدان مقتدر دانا پردهها شکافته و دیوارهها برداشته و حقایق بیان میشود، باشد که روزگاری به حقیقت این مطالب که تا حدی گفته میشود دست یابند.
پانویس ها
- مانند عقیدۀ قدما به وجود کوه قاف خیالی که آن را آخر دنیا میدانستهاند. مؤلف