ضرر انحصار و بیم و امید

گلهای راهنمایی جلد اول نه گفتار آموزنده 6. دین و دانش

ضرر انحصار به بیم و امید تنها این است که تا وقتی محیط و معاشرین موافق باشند به آن پایبند است و همین که تلقینات محیط کسر شود اثر آن از بین می‌رود به علاوه این قبیل بیم و امیدها نگاهدارنده ایمان واقعی نیست چنان که حضرت علی‌ بن ابیطالب علیه السّلام رهبر آزادگان می‌فرماید: «خدایا تو را می‌پرستم نه به خاطر ترس از جهنمت و امید به بهشتت بلکه به خاطر آن که سزاوار پرستشی.» مرادش این است که معرفت به وجود و عظمت تو یافته‌ام و با این علم و معرفت می‌دانم که تو آفریننده‌ای و وظیفه من شناسایی و پرستش تو است و این کار را تکلیف انسانی و حتمی خود می‌دانم و برای این کار محتاج به ترس از جهنم و امید به بهشت نیستم، پیروان واقعی آن حضرت هم چنین‌اند و در واقع حضرت علی (ع) با این کلام خود درسی به پیروان خویش داده‌اند. چرا این درس را فرا نمی‌گیرند و ایمان توأم با دانش را که بی‌نیاز از ترس و بیم است پیدا نمی کنند؟

در رساله اول یوحنا فصل چهار می‌گوید: «کسی خد را ندید. اگر یکدیگر را محبت نماییم خدا در ما کسان است و محبت او در ما کامل شده است.»

در سرودهای گاتها در زند و اوستا آیین زرتشت می‌گوید: «مردی که نیکوعمل باشد این مطالب را خوب می‌فهمد چنان که مزدا با دانش الهی خود آن را می‌داند. یک چنین مرد نیکوعملی است که عدالت را دوشادوش درستی در گفتار و در کردار به کار می‌برد.»