دانش قطعی یا مبهم

حقیقت این است که دانش با وجود تمام پیشرفت و عظمت درخشندهاش در تمام موارد جنبۀ قطعی ندارد و دائماً در حال تغییر است. به طور مثال میگویم زمانی بود که فرضیۀ لاپلاس را امری مسلم و قطعی میشناختند که منظومۀ شمسی از قطعه گازی به وجود آمده مذاب که کم کم سرد شده و زمین و کرات منظومه قطعاتی از خورشیدند که جدا شده و در پیرامون کرۀ مادر به گردش درآمدند یا این که ماه جسمی سرگردان در فضای دور بوده و وقتی به حیطۀ جاذبۀ خورشید درآمد به این صورت در اطراف آن به گردش پرداخت. این نظر را قطعی و مسلم میدانستند اما پس از آوردن سنگ و خاک ماه توسط آپولو در کنفرانسی که هشتصد تن دانشمند از 25 کشور شرکت کرده و هرکدام به نحوی خاص در لابراتوار خود با وسائل مخصوص خود سنگ و خاک کرۀ ماه را تجزیه کردند به این حقیقت واقف شدند که فرضیات سابق مردود است.1
پروفسور رینگوود استاد دانشگاه ملی استرالیا در کانبرا میگوید: باید برای پیدایش منظومۀ شمسی دنبال فرضیاتی غیر از فرضیات سابق که ماه را جسم جداشده از زمین یا سرگردان در فضا و جذبشده توسط آفتاب یا جسمی کوچک از زمین بدانیم. بله غیر از این است.2
در مجلۀ نیشنل جیو گرافیک ماگازین شماره دسامبر 1969 مقاله «از سنگهای ماه چه فهمیدیم» به قلم کنتویور در صفحه 789 میگوید: «سنگهای ماه نشان داد که تاکنون هیچ بشری به طور کامل فکر صحیحی دربارۀ ماه نداشته است و وجود آنها بیش از آنچه جوابگوی مشکلات باشد خود مشکلاتی مطرح میکرده است».
پانویس ها
- به شمار ششم دوره چهاردهم مجلۀ مرزهای نور رجوع شود.
- به قسمت قدرت خلاقه نورالانواردر جلد اول گلهای راهنمایی موضوع پیدایش و آفرینش کرات رجوع فرمایید.