هر حرکتی محرکی می خواهد
هرگاه بهدنیای اطراف خود نظر افکنیم و قوانین طبیعت را که تحت عنوان های علم مکانیک و دینامیک و ترمودینامیک و فیزیک مطالعه میگردد مورد توجه قرار دهیم نکات زیر روشن میشود و این قوانین از اصول مسلم علم امروز است:
1ـ هر حرکتی محرکی لازم دارد و هیچ چیز بدون محرک به حرکت در نمیآید. مثلاً هرگاه اتومبیلی را ببینیم که حرکت میکند سوخت و بنزین و ماشین و راننده موجب حرکت او است.
2ـ هر چیزی که به حرکت انداخته شود از حرکت باز نمی ایستد مگر این که مانعی آن را از حرکت بیندازد. مثلا هرگاه اتومبیل ایستاد دلیل بر این است که بنزینش تمام یا موتور آن خراب شده یا عمداً آن را نگاه داشتهاند یا مانعی بر سر راهش پیدا شده و از این قبیل. اگر گلولهای را روی زمین بغلطانیم بالاخره میایستد زیرا اصطکاک و مالش آن با هوا و زمینی که روی آن میغلطد مانع حرکت آن خواهد شد.
بالبرینگ Ball Bearing (به اصطلاح مشهور بولبرینگ)که امروزه لغزندهترین آلات مکانیکی است بالاخره در اثر اصطکاک و تماس میایستد. علت آنکه تفنگ تا حدود معین پیش میرود ممانعت هوا و به قول دانشمندان قوه جاذبه زمین است.
3ـ هر حرکتی از محرکی به وجود آمده و خود آن محرک را هم محرک دیگر به حرکت انداخته و آن هم باز توسط محرک دیگر به حرکت وادار شده و بههمین ترتیب سلسله محرکین ادامه مییابد. مثلاً گردویی که در جوی آب میغلطد محرک اولیه آن دست طفلی بوده که آن را در آب رها کرده و محرک دست طفل نیروی زندگی او بوده. پس از اینکه گردو در آب افتاد محرک آن آب است و محرک آب بهعقیده امروز سرازیری و قوه جاذبه است.
ناگفته نماند که به واسطه کمی دانش کمیت بشر از فهمیدن کنه و اصل لنگ است و نمیتواند آن طور که باید سلسله محرکین را دنبال نماید چنان که در موضوع بالا وقتی به آنجا رسید که محرک آب را قوه جاذبه زمین دانست دیگر نمیتواند فکر کند و بفهمد که قوه جاذبه از کجاست و کدام نیرو است که به این نام و عنوان نامیده شده. این است که به علت عدم فهم حقیقت در نیمه راه و وسط کار میماند و به جای اینکه سلسله محرکین را تعقیب کند تا به حقیقت برسد مطلب را تمام شده تلقی کرده و پرونده را به طور ناقص میبندد و ضبط میکند در حالی که خودش حس میکند که از آن، به چیزی پی نبرده است.
4ـ آن چه حرکت و انرژی توسط بشر کشف و مورد استفاده او در ماشین ها و لوازم صنعتی واقع شده بهرهبرداری از نیروهای طبیعی است مثل الکتریسیته، حرارت، نور و غیره. چیزهایی که تولید نیرو میکنند متداولاً عبارت است از ذغال سنگ، نفت، برق، باد، آب، مغناطیس که در اصطلاح علمی هر کدام را به یک ذغال سنگ مینامند. مثلاً قوه آبشار را ذغال سنگ سفید و قدرت رودخانهها را ذغال سنگ سبز قدرت امواج و قدرت جزر و مد را ذغال سنگ آبی و باد را ذغال سنگ بیرنگ نام نهادهاند.
این محرک ها هیچ کدام برای بشر قابل استفاده نیست مگر اینکه محرکی از جنس بشر یا حیوان یا موجود زنده دیگر آن را به حرکت اندازد و یا از آن استفاده نماید. تا یک انسان ماشین را روشن نکند یا پره گردان زیر آبشار قرار ندهد یا آسیاب بادی نسازد یا بار روی الاغ نگذارد و او را به جهتی معین نراند از آنها نتیجه مطلوب به دست نمیآورد. ادامهکار آنها نیز باید بهوسیله محرک کنترل گردد.
5ـ با در نظر گرفتن مطالب بند 4 اگر درست در حرکت ها و قوای عالم دقت کنیم متوجه خواهیم شد که هر حرکت بالاخره به محرک ذیشعور منتهی میشود.