تشریفات تحول (مرگ)

با اجازه مافوق ترین نیروی قدرت و عظمت
یک محیط سعادتِ درخشندهء وحدت نوین جهانی

الذين إذا إصابتهم مصيبتة قالوا إنا لله وإنا إليه راجعون
(آنان که چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند صبوری پیش
گرفته و گویند ما به فرمان خدا آمده و به سوی او رجوع خواهیم کرد)
(تفسير آیت الله مهدی الهی قمشه ای)

به قلم حشمت الله دولتشاهی (حشمت السلطان ) دارای دکترای افتخاری فلسفه از دانشگاه بین المللی لندن ، رم ، پاریس و کانادا
 

تشریفات تحول، "مرگ"

هان ای خواهران و برادران عزیز، جهان را به چشم خرد مشاهده کنید و اندیشه کنید.
اگر آدمی به دستگاه یزدانی راه یابد یعنی خود شناس ، یزدان شناس، یزدان دوست و یکتا پرست واقعی شود، به طوریکه خود را با نیروی عالم بی ابتدا و بی انتها برحسب سرشت و سرنوشت مرتبط کند تا حدی روشن بینی و درک مجهولات برایش میسر گردد.

هر گاه فردی به اسباب و ابزار آفرینش نزدیک شده و آشنایی حاصل نماید و نیز ارتباط برقرار کند دیگر از تحول (مرگ) بیمی نداشته و نمی هراسد.
بهره برداری از دستگاه آفرینش احتیاج به آمادگی فردی دارد مانند عشق، علاقه، پشتکار، ایمان ،تسلیم، تمرکز، تمرین و انجام سایر امور و اعمال لازمه که در اینجا لزومی به شرح و بسط آن نیست، زیرا در دستورات روحی بیان شده است، بدیهی است بیشتراز هر چیز استعداد ذاتی است که همان سرشت و سرنوشت می باشد که اهم شرایط در توفیق را دارا خواهد بود.

آنگاه میدانیم آدمی و سایر مخلوقات هیچگاه مرده و نابود نشده و از بین نخواهند رفت گرچه مرگ تحولی بیش نیست ( تحول به معنی حالی دیگر شدن ، برگشتن و رجعت است ) که قرآن مقدس در این باب می فرماید:
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا (اسراء ۸۵)
(وتو را از حقیقت  روح می پرسند . جواب ده که روح به فرمان خداست و آنچه از علم به شما دادند بسیار اندک است.)
(تفسیر مرحوم آیت الله الهي قمشه ای)

روح امر يزدان مقتدر مهربان است، به امر او وارد بدن انسانی شده یعنی حلول کرده و مجددا رجعت می کند و پس از تحول در قرب منزلت عالم لا يتناهی با قالب مثالی (پریسپری) جاوید و بر قرار و به شکل دیگر ادامه حیات خواهد داد.
اینک زندگی در رحم مادر را کلاس آمادگی و زندگانی در این کره را (زمین) به نام کلاس مقدماتی میدانیم و همین طور مرحله به مرحله در ترقی و تعلیم تربیت و ارتقاء و در ک در بینش و فهم بیش از پیش میشوند. الى غير النهایه.

آدمی با دارا بودن روح، قالب مثالی، جسم وسرشت و سرنوشت، در همین دنیا پر و بالی پنهان و نیرویی شگفت انگیز دارد که می تواند با تمرکز و تمرین و نیروی اندیشه مغزی و ابزار مادی در فضا پرواز کرده حتی به اختران دور دست مسافرت و جلای میهن نماید و در اتمسفر با ذرات پر تلألو و درخشنده ، به اصطلاح مخلوقات خارج از جو (فرشتگان) خو گرفته، همدم و هم صحبت شده، دوستی بر قرار کرده و با عواطف آدمیت زندگی سالم دیگری را برای زیست در این کره به مرور پیدا و بر قرار کند.
زیرا بهترین و والاترین آموزش دهنده اش یزدان مقتدر مهربان می باشد ، و مدارج دانش، بینش ادراک و فهم آدمی از طریق مکانیسم مغزی به وسیله تحرکات ذرات اتمی و ریزتر از آن بچرخش در آمده و دستگاه اندیشه و تمرکز قوای عقلانی و تمرین ، از دانشگاه عالی یزدانی تعلیم گرفته به مورد اجرا در می آورد و به نعمتها نائل و از لذائذ گوناگون مادی و معنوی روحانی بهره مند میگردد.

دریافت و درک زیبایی ها و طراوتها که زینت بخش عالم خلقت است به مردم کره خاکی و غیر خاکی اشاره می کند و با اندیشه یاد آور است که يزدان خود را مشاهده کنید و بشناسید و یکتا پرست شوید.
اگر نیروی قلبی را (گردش منظم خون) با قوای معنوی و روحی مجهز به نور عشق و ایمان و محبت به یزدان مهربان روشن و منوّر کنید آن وقت است که قا بلیت فیض و رحمت را خواهید داشت، ارتباط و اتّصال و رؤیت میسّر است. آنگاه جهانی از بدایع و معانی و زیبایی وحدت نوین نور الانوار در وجود خود احساس می کنید و نور ذرات نوین هر فرد را سر چشمه ممکنات روشن هستی و توفیق خواهید دانست و در افق اندیشه جستجوی رموز خلقت را تعقیب خواهید کرد.

با تعریف و شرح فوق و اینکه دانستید (مرگ) تحولی بیش نیست. هنگامی که قالب مثالی ( پريسپری ) وروح از کالبد جدا میشوند. از تلألو و درخشندگی و شفافی شعاع های انوار تابناک ذرات نیروی الهی لذت روحی می برند. (لذتی که با این عالم دنیوی قابل مقایسه نمی باشد ) آنوقت آگاه میشوند امور دنیوی نسبت به عالم دیگر چقدر ضعیف و عقب افتاده و نقش قالب مثالی حکایت از تأسف غفلت در حیات دنیوی است که اگر با لطف یزدان مهربان به وسیله ابزاری که در سرنوشت گذارده شده استفاده شایان می کرد و برخوردار می شد، چه اندازه پیشرفتش عالی و نمودار بود.

اینک می گویم در موقع رجعت بستگان و دوستان به پیشگاه جان آفرین مسرور و شاد باشید و دل از معتقدان به مرگ و نیستی بر گیرید زیرا حجاب و حجر موقتی است و تشنگان زلال دیدار و وصال . برای هر فرد یا ایمان به راستی ها و درستی ها به زودی معلوم و مبرهن می گردد.
یاس و نا امیدی، سوگواری، ناله و فغان بسیار نامطلوب است. وضع ظاهری مراسم تعزیت در تحول انسانها، باقیمانده از زمانهای قدیمی است که با احساسات و عواطف شخصی و آنچه بر آن تعلق گرفته مخلوط گردیده یک روش و سنت مذموم بر خلاف عقاید همه ادیان و مذاهب و افراد مواجه و مرسوم شده است.

بدیهی است صاحبان حالت روحی و جریان قلبی و رفتار تکاملی که دارای عواطف در تحولات آدمیان است، خونسرد بوده و از مسرت و نشاط زندگی دنیای دیگر که به قرب الهی منجر و نزدیک می شوند و زندگی پر ارزش تر و درخشندگی گرم نوئی می یابند ، خوشحال و شادمان می گردند.

هنگامیکه ایمان بر پایه معرفت قرار گیرد، عشق و علاقه و دلبستگی عمیق آدمی به بازگشت و رجعت به حق افزوده شده ، باعث فرح بخشی و انبساط خاطر است زیرا یک زندگی وسیعتر، پر نعمت تر و لذت بخش تری در مرحله تکاملی دریافت می کند که با ثبات و حقیقت و راحتی واقعی بسیار نزدیک می شوند و همه می گویند و احساس می کنند. آنکه تحول یافته از این نا آرامی و ناراحتی دنیا نجات یافته است و هر گاه با نیروی ما فوق ارتباط حاصل و برقرار شود و آدمی روحية بالنسبه شکفته ای را دارا باشد می داند در تحولات آرایش ناگهانی برای شخص تحول یافته ایجاد می شود و از نعمت راحتی و آرامش روحی بهره مند می گردد. مردمان فهیم و مترقی از عیب و نقصی که در تعزیت امروز مرسوم است رنج می برند و آن را محکوم می دانند. باید آدمی به یک حقیقت عالی تر متوسل شده و آگاه باشد رجعت روح سزاوار شادی و مسرت است. نه سوگواری . ناله ، گریه ، ضجّه ،فریاد، خود آزاری و مردم آزاری و ناسپاسی که بدعت بسیار زشت و نا معقولانه به نظر می رسد.

باید دانست بدن آدمی پس از تحول در خاک تجزیه یافته و تحولات گوناگون پیدا می کند و روح و جان با عشق و علاقه ویژه ای به جان آفرین نزدیک و در فضای لایتناهی ادامه حیات می دهد و از این زندان غم انگیز خلاص میشود. بنابراین سیاه پوشیدن و مویه کردن و غذا به اغنيا دادن و تشریفات زائد، ناصواب و خطای محض خواهد بود. پس باید در موقع تحول سپاسگزار به درگاه يزدان مهربان بود و طلب مغفرت کرد، به هم تبریک و شاد باش گفت که شخص تحول یافته به مقام و مرتبه عالیتری رسیده است

پس ،از این هیاهو و جنجال ،خود آزاری و مردم آزاری اجتناب ورزید. به خاطر بسپارید دنیای بعدی پردامنه تر است از آنچه تصور می رود

در خاتمه این را هم بگویم قسمت اعظم دنیای دیگر فعلا ناشناس و مجمل و نهفته و ذخیره برای بعد مانده است
همه را به یزدان مقتدر مهربان می سپارم که آدمیان را از هر گونه خرافات و تعصبات خشک بی مورد نجات بخشد
یزدان یار و مدد دهنده شما باشد.

مقاله فوق که به قلم دانشمند معظم روشنفکر الهی حشمت الله دولتشاهی (حشمت السلطان ) است چنان مرا مجذوب کرد که طبع را محرک آمد تا سخنانی به صورت نظم بیان دارم و همراه این کلمات پر ارج تقدیم خوانندگان گرامی کنم. امید که راهنمائی برای بشر امروز گردد

 

چون بحق برگشت کس، شادی سزاست نا سپاسی گریه و سوگ و عزاست
این   تحول   ماية   خوشحالی  است رنج یاران و کسان بس نا بجاست
کالبد   در   خاک   اندر   تجزیه روح وجان باعشق جانان درفضاست
چون  رها  گردید  از  زندان  تن پس سیه پوشیدن ومویه خطاست
موقع تبریک گفتن بر هم  است تسلیت   دادن   یقیناً   نارواست
کرد  باید  شکر  بی همتا  خدای این بهین کاراست وهم رحمت فزاست
بازگوی اشرف بس است این هایوهوی آن روش بگزین که یزدان رارضاست



    على اشرف کشاورز