نزدیکی به منظور راهنمایی
چرا باید پیروان ادیان بر خلاف دستورات پیشوایان خویش به جان یکدیگر افتند و با هم ستیزه جویند در حالی که همه خدای یکتا را میپرستند؟
اگر حضرت ابراهیم علیهالسلام بت ها را شکست نه از آن روی بود که با سنگ و چوبی که از آن بتها ساخته شده دشمنی ورزد. بلکه میخواست با یک عمل نمایان و مثبت و روشن و مؤثر بشر را به سوی راه دیگری سوق دهد و آن راه راست و نزدیکتر به سوی خدای بود که مردمان در اثر غفلت آن را به کنار افکنده و راههای دیگر برگزیده بودند.
هرگاه حضرت محمد صلی الله علیه و آله بتهای کعبه را برانداخت او هم خصومتی با قطعات گل و سنگ نداشت بلکه میخواست مردمان را متوجه راه نیکوتری که به دستور خدای آورده بود بسازد.
این نکته را به خاطر بسپارید: آنها که بت می پرستند نه آن است که به راستی آن قدر نادان و از خرد خالی هستند که قطعهای سنگ یا چوب را که به دست خود ساخته و تراشیدهاند آفریدگار خود شمارند.
خیر بلکه به این وسیله بهخدای نادیده که نمی شناختند ولی به وجود او معترف بودند تقرب میجستند. آیات بسیاری برای پشتیبانی این سخن در قرآن توان یافتن که نیازی به ذکر آن نیست.
پس آنها هم به کلی از خدای دور نبوده و نیستند لیکن راه دورتری برگزیدهاند که بسیار پرپیچ و خم بوده و ایشان را از مقصود دور میسازد. پس بودائی و حتی بتپرست هم خدا پرست است منتها فکرش تا آن حد رسیده و دانشش تا آن اندازه اجازۀ فهم داده است. شیخ بهائی در این باره چه خوب فرماید: