غرق در نور
غرق شدن در نور است و این غرق در اثر معرفت به وجود آمده. پس از اینکه نور وحدت به بشر آموخت که همۀ عالم پرتوی از ذات و مظهری از صفات حق است و هرچه هست از او سرچشمه میگیرد و جز او چیزی نیست، پس از اینکه معلوم شد سراسر عالم نور است و هستی و تاریکی و نیستی پنداری بیش نمیباشد، بشر غرق در این روشنایی شده و این استغراق در اثر اشتیاق به وصل و اتصال است. همان اشتیاقی که دیر یا زود همۀ افراد را بدانسوی سوق میدهد و کسانی خوشبخت هستند که زودتر پی به این عشق برده و زودتر در اهتزازات و امواج عشق و اشتیاق غرق میشوند. به طوری که سر از پا نمیشناسند. برای کسانی که همۀ قسمتهای عالم را با استغراق در عین هستی به دست آورده و حاصل کردهاند سایر لذتها ارزشی نخواهد داشت. بر این مردمان، فریب از راه مال و مقام و ثروت مفهومی ندارد زیرا وقتی کسی کل را حاصل نمود از جزء مستغنی خواهد بود. برای آنها تهدید دیگری مفهومی نخواهد داشت. زیرا بزرگترین قدرت یک دشمن این است که طرف را تحول دهد (به قول مردم بکشد) در حالی که این امر برای آنها شروع سعادت بسیار بزرگتر و یک نوید آسمانی است که مشتاقانه آرزویش را میکشند، بیش از آرزویی که یک مرد و زن برای وصل عروسی میبرند. به علاوه اینها میدانند که هیچ قدرتی در عالم نمیتواند برخلاف نقشۀ تقدیر عمل نماید. بنابراین از چه بترسند؟ از اینکه تقدیر عالم انجام شود؟ اینکه ترسی ندارد.