تجزیه و تحلیل عشق
حال که سخن به اینجا رسید لازم است بگویم که عشق برخلاف آنچه شعرا و نویسندگان میگویند از عقل سرچشمه میگیرد، زیرا اول چشم و سپس عقل است که تشخیص میدهد معشوق زیبا و دوستداشتنی و خواستنی است و اگر عقل تشخیص دهد که زشت و نامطلوب است مسلماً دل دنبال آن نخواهد رفت. البته این امر شامل همۀ عشقهای جهان میشود که وقتی عقل چیزی را دید و پسندید در نظر میگیرد، بعد عشق نسبت به آن تجلی میکند.
همین عشق ایجاد حرارت میکند و روز به روز حرارت بالا میرود این بالا گرفتن حرارت سبب میگردد که اشتیاق و عشقبازی وی روز به روز شدت گیرد و شاهکارهای ادبیات هم در چنین مواقعی به وجود میآید.
اما وقتی که این شهوت به وصال رسید و دفع گردید آن حرارتها تخلیه شده و سردی حاصل میگردد. این است که به اصطلاح میگویند عشقش به سردی گرایید. برعکس گاهی ممکن است بالا گرفتن فوقالعاده عشق و نرسیدن به وصال حالتی ایجاد کند که مردمان آن را جنون میخوانند به این معنی که تعادل بدن به هم خورده است. مجنونهای عشقی تاریخ از این قبیل بودهاند.