نظری به عقاید دانشمندان و فلاسفه
وجود یکی است و ازلی و ابدی و بیتغییر و ساکن و پایدار و هر چه غیر از این پنداری گمان و عاری از حقیقت است.
برمانیداس
آغاز وجود در ناقص ترین مراتب مادهالمواد است یعنی هیولای اولی که فقط قوه صرف بود مراتبی را برای رسیدن به غایت کمال و انجام وجود که آخرین درجه کمال است طی میکند. عالم وجود حادث و مخلوق نیست قدیم و ازلی و ابدی است و حرکات موجودات لایزال است.
ارسطو
خداوند بدون ضرورت و اجبار از راه محبت و از روی اختیار عالم را از عدم به وجود آورده است.
حکمای ابتدای مسیحیت
هر امری که در جوهر فرد واقع میشود نتیجه امری است که بلافاصله پیش از آن در آن جوهر واقع شده بود و این رشته هم چنان به قهقرا میرود تا به روز اول خلقت برسد.
لایب نیتس
زایش از عدم به وجود آمدن نیست بلکه روییدن و نمو گرایش وجودی است که از پیش موجود بود و مرگ هم از وجود به عدم رفتن نیست بلکه ریختن شاخ و برگ و کاسته شدن و درهم رفتن وجود است پس زایش و مرگ، وجود و عدم نیست بلکه تبدیل و تحول تن و اعضاء و اجزاء آن به آهنگی سریعتر و شدیدتر از حال عادی زندگانی است.
لایب نیتس
آیا جهان ابتدا دارد یا نه. اگر بگویند دارد میگوئیم بیش از آن آغاز معدوم بوده و چگونه از معدوم به وجود آمده، اگر بگویند آغاز نداشته میگوئیم چون جهان یک رشته امور محقق و به وقوع پیوسته و متحقق شده است چطور امور متحقق را نامتناهی توان فرض کرد؟ پس هیچ کدام را نمیتوان قبول کرد.
امانوئل کانت
جهان متصل و متکثر و محدود و متناهی است و ابتدا و آخر دارد. بیپایانی متصور نیست و نمیتواند متحقق شود.
شارل رونویه
زمان امری است ذهنی و اگر ذهنی نباشد شمارهای نتوان کرد و زمان هم نخواهد بود و منظور از اجزای عنصری اجرای عمل حیات است یعنی رسیدن بهصورت اجسام نامیه.
ارسطو
عالم موجودات و زمان لایتناهی است و ابتدا و آخر ندارد.
اتین دوله
آنها که برای زمان یا مکان یا فضا یا بعد حقیقت قائلند در اشتباهند و توجه نکردهاند که زمان و مکان مخلوق ذهن آدمی هستند و جزء امور انتزاعی بشمار میروند. زمان ترتیب موجود شدن است پیدرپی. زمان امری است اعتباری که منشاء انتزاع آن در فکر موجود و معدوم شدن اجسام و احوال است.
لایب نیتس
زمان و مکان معلومات بعدی و کسبی نیستند. معلومات ریاضی بدون تصور زمان و مکان معنی ندارد و اگر این ابزار را از دست حکیم بگیریم موضوع برای علم ریاضی نمیماند. برای زمان و مکان اجزاء میتوان تصور کرد نه انواع و اصناف مثلا ساعت و روز و ماه سال اجزاء زمانند. و تصور زمان وجدانی است و برای وجدان همه امور شرط است خواه بیرونی خواه درونی.
امانوئل کانت
همان طور که باید ظرف باشد تا آب در آن جای گیرد حوادث هم در ظرف زمان و مکان واقع میشود با این تفاوت که ظرف چیزی است خارج از آب ولی ظرف زمان و مکان وجود خارجی نیست و ذهنی است.
امانوئل کانت
زمان بر دو قسم است وقتی منطبق با بعد شود بهصورت کمیت است و وقتی ادراک به نفس شود بهصورت کیفیت است مثل تصور روز که تصور حرکت خورشید است یا حرکت عقربه ساعت. زمانی که در علوم بهکار میرود زمان بعدی است و زمان کیفیتی آن است که با نفس ادراک میشود. این جریان درونی خودآگاهی شما هم حقیقت زمان است و هم حقیقت نفس شما.
هانری برگسن
خلاصه نظر مردمان قرون وسطی تا رنسانس درباره علوم: علم و حکمت محدود است به آن چه قائدان قدیم آموختهاند و غیر از آن مجهولی نیست که معلوم گردد یا اگر هست نمیتوان معلوم کرد. عقل انسان هر چه دریافتنی بوده دریافته است و استادان سابق در کتب خود برای ما گذاردهاند. ما فقط حق شرح و تفسیر آنها را داریم و هر کجا به مشکلی برخوریم باید به آنها رجوع کنیم.
در میان دانشمندان گذشته ارسطو و سن تماس بیشتر از دیگران مطاع بودند و هر وقت حجت قاطع میخواستند میگفتند: «استاد چنین گفته است»
محمدعلی فروغی