سختی (که میگویند) به مصلحت است
هرگاه کسی از روی انصاف و با دقت کامل به وضع زندگی خود بنگرد و آن را مورد توجه قرار دهد و یک نظر مرور کلی به سرگذشت زندگی خویش بیفکند خواهد دید که آنچه بر او گذشته و هرگونه سختی و فشاری که دیده از روی مصلحت و به خیر و صلاح او بوده است. از این مینالد که چرا مادیات او وسیعتر نبوده و پولهای بیشتری در اختیار نداشته است که زندگی مرفه داشته باشد. اما او نمیداند که اگر بیش از آنچه دارد میداشت شاید با همان دارایی، وسائل و موجبات ناراحتی و صدمۀ خود را فراهم میساخت.
اگر وسائل به طور آزاد در اختیارش بود هیچ قوه و قدرت و هیچ عامل، و هیچ ناصح و هیچ مقامی نمیتوانست جلو او را بگیرد زیرا امیال و آرزوهای خود را به منصۀ بروز و ظهور درمیآورد که ممکن بود این آرزوها برای دیگران زیانبخش باشد. پس تنها چاره آن بود که وسائل نداشته و قادر به انجام امیال نباشد. لذا باید از این موهبت بسی شکرگزار باشد.
چگونه شکر این نعمت گزارم | که زور مردمآزاری ندارم |
(شیخ اجل سعدی علیهالرحمه) مضیقه و فشار باعث گردید از اقدامی که به زیان است خودداری نماید. چه نعمتی بالاتر از این توان یافت؟