خداشناسی و خدابینی
حال که همۀ قوا و نیروها و نورهای عالم این طور است و همه جا از آن گسترده شده و پر و مملو است و خلافی موجود نیست پس مسئلۀ بعد از بین میرود و میفهمیم که بعد در اثر محدودیت قوای بشری است که برای فهم و مشاهده ناچار به طی مسافت و سفر و تکمیل آلات و روش مشاهداتی است. عالم یک است و وحدت است و همه جای آن در حکم همه جای دیگر میباشد.
اینجاست که خداشناسی بلکه خدابینی حاصل میگردد زیرا اگر یزدان و نیروی لایزال آن را در یک گوشه از همین زمین در قلمرو مشاهدات خود دیدیم، اگر قدرت او را در تجلی مخلوقات مشاهده کردیم، بسی روشن و واضح است که مثل همان برق، همان نور که نمونۀ آن را دیده بودیم در حکم آن است که همه آن را دیدهایم.
پس بشر محدود ظاهراً کوچک با مغز محدود خویش میتواند یزدان را با تمام عظمت و قدرت بنگرد و بشناسد. این است درسی از خداشناسی.