حفظ عزت نفس دیگران
آن وقت با خود فکر کردم که این بیچاره وقتی با نومیدی از خواب برمیخیزد و نمیداند که برای ادامه زندگی خود چه کند، برحسب اتفاق دست بر جیب خود خواهد کرد و ناگاه خشخش کاغذی را در نوک انگشتان خود حس میکند. کنجکاویش تحریک میشود، آن را بیرون میآورد و یکباره با یک اسکناس که کفاف زندگی چندین شبانهروزش را میدهد مواجه میشود. در آن حال چه فکر میکند و در چه اندیشههایی فرو میرود کاری ندارم، همین اندازه میدانم که یک شعف زائدالوصف به او دست میدهد، خوشحالی سراپای وجودش را میگیرد و آن گاه که مدتی با فکر خوش آیندهای که با آن پول خواهد گذراند سرگرم شد، آن گاه به فکر کسی که چنین عمل خیری دربارۀ او کرده میافتد.