نه چنین نیست
اما ندای فکر و حقیقت به او نهیب میزند: «نه این طور نیست. اینها در ظاهر چنین به نظر میرسند و در ظاهر مختلف و در باطن یکی هستند. اختلافی که در آنها میبینی اختلاف واقعی نیست زیرا عناصر در همه یکی است، اتم در همه یکی است، روح در همه یکی است، در یک فضا شناورند، از یک نوع عناصر ساخته شدهاند و یک رشته قوانین واحد بر آنها حکومت میکند. اختلاف شکل آنها دلیل اختلافشان نیست چنان که از خمیر واحدی میتوان اشکال گوناگون ساخت. اختلاف رنگ آنها دلیل اختلافشان نیست زیرا نور سفید را که بر منشور بتابانی، رنگهای مختلف نشان میدهد. پس همه یکی هستند و همه ابواب جمع من میباشند.»
جویای حق وقتی که این حقایق را میشنود آنها را با فکر میسنجد و به حقیقت آن واقف میشود. میگوید: «بسیار خوب قبول کردم. وحدت است و جز وحدت نیست. هیچ چیز جز او وجود ندارد. حالا که من در کثرت گیجم، وحدت فکرم را قانع کرد و قبول کردم که همه با هم یکی هستیم و این درست است و تو واحدی.»