کثرت و وحدت
در شرح و تفسیر حکما و فلاسفه این طور خوانده که موجودات عالم مظاهر کثرت هستند یعنی وجود واحد پروردگار که در مخلوقات تظاهر نموده صورت کثرت پیدا کرده است. این همه رنگها و اشکال، تحولات و اندازهها و فرمهای مختلف که در عالم میبینیم چیزی جز کثرت یعنی تکثیر وحدت نیست. برای این که اشخاص غیرآشنا به این فکر تا حدی آشنا بشوند مثال میزنم که یک کلیشه در چاپخانه واحد است ولی ممکن است به صورت میلیونها نسخه درآید که نسبت به آن کلیشۀ واحد، کثرت است. یا همین حرف الفبا که یک مجموعۀ واحدی است میلیونها بلکه میلیاردها ترکیبات گوناگون از آن به وجود میآید که نسبت به وحدت آن کثرت است. یا تصویر شخصی که در صدها آیینۀ مختلف به صورتها و رنگهای مختلف منعکس شود. البته اینها تشبیهی بیش نیست ولی منظور از کثرت در نظر حکما آن است که ذات واحد الهی در مخلوقات تجلی کرده و صورتهای گوناگون بیشمار یافته است و کثرت به معنی زیادی، در مقابل وحدت به معنی یگانگی است.