همه در هم مخلوط
پس همه به هم داخل است و در باطن اختلافی نیست و این جداییها ظاهری و لفظی و به خاطر شناسایی و گردش عالم است. مثل بازیگران یک تئاتر در روی صحنه با یکدیگر به جنگ و زد و خورد مشغولند ولی در باطن با هم نزاعی ندارند. چون پیس تمام شود باز هم دور هم جمع میشوند و دست هم را میفشارند و دوستانه زندگی میکنند.