پایۀ بنای عالم بر عشق است
شما نسبت به اولاد خود محبت میکنید زیرا اگر محبت نداشته باشید اولاد بزرگ نمیشود. این توجه و علاقه و عشق شما است که اولاد را به ثمر میرساند.
همین عشق در همۀ موجودات وجود دارد. یک گنجشک نسبت به دانههایی که جمع میکند و لانهای که میسازد و اولادی که پرورش میدهد عشق میورزد و اگر نداشته باشد نسل او باقی نمیماند. یک قرقاول اگر عشق به اولادش نداشته باشد نسل او منقطع میگردد. این عشقها همه پرتوی از عشق الهی است که منبع کل آن در عالم موجود است و به هر مخلوقی به اندازۀ او داده شده تا رشتۀ زندگی را دنبال کند و سیر حیات قطع نشود. خدا هم نسبت به ما و همۀ مخلوقات چنین عشقی دارد. در اینجا است که میتوان گفت عشق زاییدۀ عقل است و اگر عقل نباشد عشقی هم نیست. برخلاف آن کسان که عشق را مخالف عقل میدانند. این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و عشق محرک و تقویتکنندۀ فرد میباشد.
پس همۀ موجودات و همۀ عالم روی هم رفته یک واحد هستند و یک وحدت را تشکیل میدهند و همه یکی میباشند.
این است یزدان مقتدر دانا و توانایی که مشترک بین همۀ ادیان است و وحدت ادیان در حقیقت همین است که خدای مشترک را بپرستند.