مکان ندارد
گفتم که اتومبیل پلیس در عین حال که چراغش سوسو میزند خود اتومبیل هم در حرکت است و نور خود را در همه جا پراکنده میکند و یکجا نمیماند. این مثال با اینکه کوچک است اما حقیقت را روشن میسازد که نهتنها عمل الهی که تحول مخلوقات است دائم در حال حرکت و گردش است بلکه خود او هم دائم در حرکت و کار و فعالیت و گردش است. به این لحاظ نمیتوان برای خدا محلی تعیین نمود و چون محلی برای ذات پروردگار تعیین نمیشود ابتدا و انتهایی برای آن نمیتوان فرض کرد زیرا دائماً در گردش است و نمیتوان مبدأ و منشأ و آغاز و پایان و خط سیری برای آن یافت. در همه جا و همیشه هست و نمیدانیم بگوییم کجا است. جز اینکه بگوییم همه جا هست.
اینک به عمل نورافشانی چراغ توجه کنیم: آنچه لازمۀ نور و روشنی است در این منبع موجود است و اگر چیزی از آن کسر باشد نور نمیدهد و نقص دارد زیرا تنها یک عمل نور دادن مستلزم موجود بودن تمام لوازم آن است و همهچیز در آن مستتر میباشد.