اشعار زیر از وحدتی محمدحسن حائری مقیم تهران است
بر غم کثرت ای حائر بیا در سایه وحدت | که بر اصل و بنای عشق باشد پایه وحدت | |
اگر آیات قرآن را تأمل کـرده برخـوانی | ببینی جمله سرتا پا که باشد آیـه وحدت | |
به وحدتآی و بنگر جز ره یزدان نمیبینی | که لطفومهروهمکاری بود پیرایه وحدت | |
ضرر کی باشد اندر راه وحدت ای پریشاندل | که قـول ایـزد یکتـا بـود سرمایه وحدت | |
اگر زاهـد تو را از راه وحدت منع گرداند | بگو برخواند از برهان قاطع آیـه وحدت | |
بود وحدت امید وعشق وجانبازی به راه او | که عشق پیشوای عاشقان شد مایه وحدت | |
بود مقصود از وحدت سعادت بهر انسانها | که گیرد خلق عالم را به زیـر سایـه وحدت |