برادر غلامحسین برجی، گنگاور
(متخلص به تابان) اینجانب با نظر فوق موافقت دارم. قطعه شعری که حاکی از عقیده قلبی اینجانب به وحدت میباشد سرودهام چنانچه صلاح دانستید بعد از حک و اصلاح امر به چاپ فرمایید.
بیا ای ساقی خوشنام وحدت | به چرخ آور به مجلس جام وحدت | |
به عمری سرکشی کردم مرادا | چه شد یکباره گشتم رام وحدت | |
ندایی میدهم خلق جهان را | اگر روزی شوم بر بام وحدت | |
بیا ای قوم انسان کام برگیر | شود آخر جهان بر کام وحدت | |
به عمری دل طلب میکرد از حق | که روزی بشنود پیغام وحدت | |
نمیگنجد دلم در سینه امروز | چو بشنیده ز حشمت نام وحدت |
شده روشن ره انسان به عالم | چو صبح صادق آمد شام وحدت | |
زمان کثرت از عالم گذشته | شده ای دوستان هنگام وحدت |
به عالم زد صلا یزدان قادر | بداده فاش بار عام وحدت | |
نبینی هر قدم جز حق در این ره | اگرحقاً شوی همگام وحدت |
تو راز خلقت ار خواهی بدانی | بود اسرار عالم نام وحدت | |
گشاید چشم حقبینت به عالم | رسد گر بر دلت الهام وحدت | |
بداده مژده ز آغاز او به (تابان) | بهشت قرب حق انجام وحدت |
با تقدیم دوقطعه عکس استدعا میشود این جانب را به عضویت وحدت نوین جهانی مفتخر و برای همیشه سعادتمند فرمایید تا به یاری خداوند برای خدمت به بشریت عضو مؤثری باشد. در صورت پذیرش بسیار سربلند خواهم بود.