آقای غلامرضا جمشیدی ـ از مبلغین محترم اسلامی و طلاب فاضل مدرسه عالی سپهسالار تهران
این مدتها نهایت آرزویم بوده است که در مورد ادیان و بهویژه مسائل انسانی آنها باید یک وحدت و هماهنگی همهجانبه پدید آید. شاید این فکر از هنگامی که احساس هستی کردهام در مغزم به صورت یک ایده جا داشته است. بسیار اندیشیدهام که وحدت چیست؟ آیا در اجتماع انسانی تحقق آن (با دید وسیع جهانی) امکان دارد؟ در صورت امکان چه عواملی آن را به مرحله ایجاب میرساند؟ چرا از وحدت و اتحاد همانند سیمرغ نامی میشنویم لیکن از خود آن نشان نمیبینیم؟ این چه عللی دارد؟ این مسائل و مطالبی همانند اینها مدتها فکر مرا به خود مشغول داشته است. زیرا در خلال تاریخ ششهزار ساله انسان بر سر این موضوعات جنگهای بزرگی رخ داده و خونهای ناحقی ریخته شده است و در این میانه سودجویانی آتش نزاع را دامن زدهاند تا سود فزونتری و بهرۀ بیشتری برگیرند. چه روزگارهای بسیاری که یهودیان به جان مسیحیان افتادهاند و یا مسیحیان دست به گریبان یهودیان شدهاند و در این زمینه از اختلافات سهم زیانانگیزی نیز بهرۀ مسلمین گردیده است. چنان سهم خطرناکی که چون سید جمالالدین اسدآبادی فیلسوف بزرگوار اسلامی بدان توجه نمود نظر عمیق و صائب خود را چنین بیان داشت: «مسلمانان بر اختلاف اتحاد کردهاند. همه دست به دست هم دادهاند تا گرگوار اسلام را قطعهقطعه و پارهپاره نمایند.» اکنون روزگاری نیست که کسی با تکروی و یا با اختلاف و تعصب نابجا بتواند راهی به جائی برساند. از طرف دیگر تمدن جدید و نیز پیشامدهای دو سه قرن اخیر جهان فوائد هماهنگی را به ثبوت رسانیده است لذا بسیار امید میرود که در این زمینه خداشناسان بیدار و روشنبینی پایه «اصول ادیان» را بر «وحدت نوین جهانی» استوار سازند و بسیار جای خوشوقتی است که ندای این هماهنگی از علمای ذیصلاح و پاکی برآمده است که آنان را همه به خوبی میشناسند و در ادوار مختلف فداکاری خود را در راه وحدت نشان دادهاند. این خود برای ما سبب افتخار است. افتخار برای هر مسلمان بهخصوص ایرانیان. در هر صورت این را وظیفه خود میدانم که «وحدت نوین جهانی» را بستایم و به ندایش پاسخ مثبت دهم و دنبال این ندا را تا مرز امکانات خویش بگیرم. در خاتمه از پیشگاه مافوقترین نیروی قدرت و عظمت خواهان توفیق شما و دیگر پیشقدمان این راه میباشم. اشعاری نیز تحت عنوان «پیغامدلی» ارسال میشود: