نامه ای از برادر مکرم جناب آقای ابراهیم کشاورز شهر بابکی

مکانیسم آفرینش چند پرسش از برادران و پاسخ آنها

30 آبانماه 47

حضور مبارک دانشمند محترم آقای حشمت الله دولتشاهی (حشمت السلطان)

کتاب دینامیسم آفرینش تألیف حضرتعالی را که در دیماه 1346 به طبع رسیده ملاحظه و قرائت نموده و به طوری که در اوایل کتاب توصیه فرموده اند و توجه و تعمق کامل هم در آن شده قسمتی از مطالب آن که در خور فهم امثال بنده است منطقی و قابل قبول و فهم قسمتی از آن نیز برای امثال بنده غیر مقدور و قسمتی که نسبت به جبر منطق با دلایل و امثالی بیان شده خواننده و تعمق کننده را قانع نمی سازد.

1- نسبت به عظمت و مشیت خداوند متعال علاوه بر اینکه بشر نمی تواند بداند به طور یقین انبیاء عظام هم که به وسیله وحی و غیره الهام می گرفته اند از اوامر الهی به اندازه لزوم و تربیت مردم زمان به محل و مدت معین یا بالاتر به قدر احتیاج مردم این جهان دانسته اند و به فرموده قرآن کریم مبلغی از علم به مردم اعطاء شده- لذا تصور می نماید در رباعی سرلوحه کتاب (من فاش حقایق کنم ای مرد متین) تندروی شده باشد زیرا نوع بشر در نشئه بوده و وارد نشئه و دنیای بعد نگردیده اگر بخواهد توضیحات کافی برای عالم بعد بدهد مانند کور مادرزادی است که بخواهد توضیح رنگ های مختلف را بدهد (طفل محبوس عالم ارحام - چه شناسد ز عالم اشباح) به نظر این ذره بی مقدار در کاری که انبیاء عظام یا ندانسته یا نخواسته و مأذون نبوده اند بیش از این بگویند بشر حق ورود در آن مبحث را ندارد.

2- راجع به جبر چندین صفحه بحث شده که در بیان بیست و دوم ذیل جمله (چرا اشخاص در قبول جبر تردید دارند) مطالبی مرقوم از جمله در معنی آیه 16 در سوره اسری آنچه مسلم است خداوند توانای عادل هیچگاه خودش اشخاصی را وادار به گمراهی نمی کند که به جرم آن آنان را مجازات نماید بلکه بدی ها از اختیار مخلوق سرچشمه گرفته و پس از زیاده روی و تکرار باز هم فضل خداوندی نبی و ناصح به آنها می فرستد لیکن آن قوم به قدری در بدی ها اصرار می ورزند که علاوه بر تکذیب، رسول و ناصح را به قدری اذیت و آزار می رسانند که دل او را به درد می آورند آن وقت است که خداوند عادل بلا بر آنها می فرستد (تا دل مرد خدا نامد بدرد هیچ قومی را خدا رسوا نکرد).

3- اختیار با عقل همراه است که دفعتاً اعطاء می شود لذا آنچه از جبر نسبت به اشیاء و زنده جان ها که عقل ندارند گفته شده امکان صحت دارد ولی هر چه نسبت به دارندگان عقل از جبر بحث شده به نظر درست نمی آید اگر عقل نبود اختیار لازم نمی آمد و به طور یقین خداوند مهربان که از فرط لطف نیکی ها را مضاعف نمود و در بدیها تخفیف هم می دهد راضی نمی شود مردمی را گمراه و سپس به جرم آن مجازات نماید - بنده آیه دوم از آخر سوره احزاب ( اناً عرضنا الامانه علی السموات و الارض و الجبال فا بین ان یحملنها ) الی آخر را همان اختیار می دانم که نوع انسان حمل کرده و جز این نتواند بود. تمنا می نماید اگر دلایل آشکارتری بر جبر هست به این بنده نیز اعلام فرمایند - از تندروی معذرت می جویم. صحیح است ابراهیم کشاورز شهر بابکی.