219- چگونه یک حقیقت بسیط تجزیه می شود
برای اینکه بفهمانیم که بشر یک حقیقت بسیط را به منظور فهم خود تجزیه می کند می گوئیم: شما یک گیلاس می خورید و می گوئید گیلاس خوردم. حقیقت مطلب این است که گیلاس خورده اید. حال اگر آمدید و برای فهم رفیق خود همین خوردن گیلاس را تجزیه کردید که مثلا اول گیلاس را برداشتم دوم دم آن را کندم سوم روی زبان گذاشتم چهارم دندان روی آن زدم پنجم خوردم (الی آخر) خلاصه تا هزار شماره آن را تجزیه کردید حقیقت مطلب همانا خوردن گیلاس بود که شما برای فهم رفیقتان آن را تجزیه کردید و مراتب وعدد برای آن قائل شدید، مطلب را بسط دادید، طولانی کردید، تجزیه نمودید.
موجودی جز خدا نیست و جز خدا نمی شناسد. ابن عربی
که جز او نیست در سرای وجـود | به حقیقت کس دیگر موجود |
که یکی هست وهیج نیست جزاو | وحـده لا الـه الا هـو |
هاتف اصفهانی
انسان جز در خدا زنده نیست. سن ترز
تمام عالم وجود یک ارگانیسم (بدن) و در ترکیب مثل یک عضو زنده است. هویت هید
خدا ذاتی است متصل به ذات تمام موجودات. کوسیارویس
ابن سینا روح را در نباتات وحیوان و انسان مختلف می داند ولی عقیده دارد که حواس جز وصف فیزیولوژی وطبیعی از مرکزحواس و مغز که به وسیله جهاز عصبی منتقل می شود نیست.
خلقت روح بر خلقت زمین وآسمان ها سبقت دارد و عنصر جاودان همیشگی روح است. فلاسفه بنی اسرائیلی
طبیعت را شوق جبلی به سوی کمال وغایت هست که سبب حرکت آن به طرف کمال می شود واگر شعور نفسانی نداشته باشد همین کافی است که در راه اقتضای فطری باشد. ابن سینا
اگر زمین حیات نداشت چگونه مدار خود را فراموش نمی کرد. مترلینک
در این کادر نظرات و عقاید ادیان و فلاسفه و دانشمندان دیگر را مشاهده فرمایید.