214- نتیجه
خود آتش هم خود را می سوزاند و خاکستر می کند. پس هم علت شد هم معلول. در بدن شما هم حرارت و آتش هست. اگر این آتش بیشتر شود تبدیل به تب می گردد و شما را می سوزاند؟ این تب که را می سوزاند؟ خود شما را. پس شما خودتان خود را می سوزانید.
حال دانستید که علت و معلول در عالم یکی است و از هم جدا نیست. در عالم عظیم بی پایانی که نه ابتدا دارد و نه انتها هر چه هست خودش است و هر چه علت و معلول واقع شود همه یکی است و دو نیست.
این علت و معلول ها همه برای فکر ناچیز بشر است.
روی همین اصل است که گفته اند خدا یک است و دو نیست.
(… و از قبیل تنزل مراتب علمیه حق و مفاسد دیگر که محتاج شرح مفصل و جداگانه است)1
.معتزله عقیده به اختیار دارند که پس از آفرینش خداوند اختیار بشر را در دست خودش قرار داده و همه چیز در دست او است
. روی هم رفته اغلب فلاسفه استدلال می کنند کـه هر علتی پس از انجام معلول از علت بی نیاز می گردد مثل خانه که پس از ساخته شدن از معمار بی نیاز می شود
به همین دلیل خدا را پس از آفرینش از مخلوق جدا دانند
به علاوه با منطق و فلسفه استدلال می کنند که تأثیر ثانوی علت در معلول باطل است زیرا تحصیل حاصل می باشد و در نتیجه محال است
جبریون احتیاج ممکن را به واجب همیشگی می دانند (فمادام الامکان یدوم الافتقار) تا آنجا که امکان هست نیازمندی هم هست
ملاحظه کنید که با الفاظ و گفتگو خود را در چه کلوخ زاری انداخته اند
عالم وجود عبارت است از حوادث که دائما تکرار می شود و قدمت آنها از قدیمترین ازمنه است وهر کدام ازآنها مکرر وقدیمی هستند و هیچ حادثه را نمی توان از عالم وجود جدا کرد
زمان همین است ومکان حقیقت ندارد بلکه صورتی است که ابعاد به وسیله آن درک می شود. هویت هید
در این کادر نظرات و عقاید ادیان و فلاسفه و دانشمندان دیگر را مشاهده فرمایید.
پانویس ها
- قسمتی از سوال آقای ملکی معیری