196- همیشه در تغییر و حدوث
پس عالم همیشه و همیشه در گردش است و تغییر مانند دیگی که روی آتش میجوشد که درحال تلاطم و جنبش باشد ولی کم و زیاد نشود1
. اگر بگوئیم قدیم بایستی به حکم اجبار مبدأ برای آن قائل شویم. اینجا هم می گوئیم لغت قدیم برای نسبت است که نسبت به بشر و عمر بشر قدیم معین میشود والا قدیم کلی نمی توانیم بگوئیم قدیم اصلاً وجود ندارد. قدیم یعنی چه؟
(البته وقتی که به چنین وجود انبساطی اذعان نمائیم . . )2
پانویس ها
- در مثل مناقشه نیست. برای روشن شدن مطلب دیگی را مثل می زنیـم که داخل آن پر از آب و مقداری حبوبات امثال نخود و لوبیا و غیره باشد. در دیگ بستـه است و راه به خارج ندارد. حال اگر دیگ را حرارت دهنـد دیگ به جوش آمده آب آن بخـار میشود ولی بخارهـا بـاز به داخـل دیگ میریزد و نمی تواند خارج گردد. نخود و لوبیا و حبوبات نیـز در میان دیگ در گـردش و تلاطم هستند و هـر چند پخته شده و تغییـر شکل دهند ولـی ماهیت آنها عوض نمیشود فرضاً هم از میان حبوبات چند تا از آن متلاشی گـردیـده و در آب دیگ حل گردد نمیتوان آنها را از بین رفته دانست بلکه باید گفت مجمـوع دیگ ( که عبـارت از آب و محتویات آن باشـد) همیشه هست و ابـداً تغییر مـاهیت نمیدهد. اکنون عالم را به دیگ تشبیه میکنیم و آب داخل آن را به موادی که عالم از آن درست شده و نخود و لوبیا و حبـوبات را به کروات معلق در عالم. این تشبیه برای فـهم مطلب بود و حقیقت امر تفاوت کلی با این مثال دارد.
- قسمتی از سوال آقای ملکی معیری