بیانی از یک خواهر وحدتی
اینجانب بتول فرزند فیضالله شهرت نائمی سن در حدود 45 سال دارای شوهر به نام محمدباقر شادمان حیدری و 4 فرزند سه پسر و یک دختر ـ از 25 سالگی به بعد به دنبال دین میگشتم و به هر طرفی کوشش میکردم خلاصه از 5 سال پیش تا سال 1346 به دیانت مقدس اسلام و مذهب شیعه جعفری معتقد و پابند شدم تا آنجا که عقلم میرسید احکام دین را از عبادت و غیره انجام میدادم و در جلسات قرائت قرآن خانمها برای اصلاح حمد و سوره و یادگرفتن مسائل شرعی حاضر میشدم و اکنون نیز همانطور کوشش میکنم. از چند سال پیش نام جناب آقای دکتر دولتشاهی (حشمتالسلطان) را از دهان آقای مسعود ریاضی که همشیره زاده شوهرم میباشد میشنیدم چون شنیده بودم جناب آقای حشمتالله دولتشاهی مرد بزرگوار و باایمانی است خیلی مشتاق بودم ایشان را زیارت نمایم. از سال 1346 به وسیله آقای مسعود ریاضی اطلاع پیدا کردم «وحدت نوین جهانی» برای تبلیغ دین خدا و متحد کردن همه پیروان ادیان الهی فعالیت میکند چون در این مدت که در جلسات دینی شرکت کردهام همیشه از خداوند میخواستم که ایمان کافی به بنده عطا فرماید وقتی اسم وحدت نوین جهانی را شنیدم قلبم متمایل شد چندشب از خداوند خواستم که حقیقت وحدت را برایم روشن فرماید خوابی دیدم که دلم کاملاً به وحدت نوین جهانی و جناب آقای دکتر حشمتالله دولتشاهی (حشمتالسلطان) معتقد شد بعد خوابهای دیگری دیدم که همه آنها برایم روشن و مسلم میکرد که وحدت طریقه صحیح ایمان به خدا است تا اینکه خداوند توفیق عطا فرموده و جناب آقای دکتر دولتشاهی را زیارت کردم چون مدتهاست افکار اینجانب متوجه به وحدت میباشد و برای پیدا کردن ایمان کامل هیچ راهی از راه وحدت بهتر نیست. لذا معلوم است که سرنوشت مرا به وحدت کشانده است. استدعا دارم چنانچه مرا شایسته تشخیص میدهید سعادت عضویت وحدت را نصیبم فرمائید بلکه بتوانم با خواست خداوند متعال و همکاری و راهنمائی خواهران و برادران وحدتی راه دین و ایمان پروردگار را طی کنم انشاءالله. با تقدیم احترام و دعا «بتول نائمی» به تاریخ 16/8/47 نیمه شعبان 1387