نمونه ای از اشعار یاران وحدت نوین جهانی
برادر ارزشمند جناب آقای عبدالله مدبر که اخیراً جزء وحدتیان شدهاند نامه و اشعار زیر را فرستادهاند: 12/10/47 ـ اخوی معزز جناب آقای کشاورز ـ سلام عرض میکنم ـ بهطوری که استحضار دارید پساز شرفیابی به حضور آقای حشمتالله (حشمتالسلطان) به افتخار عضویت در زمرۀ برادران وحدتی نائل و قبول گردیده ــ از نظر عشق و علاقه که به حضرت ایشان پیدا نموده و به این نهضت توحید جهانی ایمان کامل دارد دو قطعه شعر یکی به منظور حضرت ایشان و دیگر خطاب به هممیهنان گرامی در حدود ذوق و قریحه تنظیم و تلواً تقدیم گردیده مستدعی است در صورت توافق نظر امر به چاپ و انتشار فرمائید موجب مزید تشکر است. با تقدیم احترامات فائقه ــ مدبر
***
سرم خوش است و به بانک بلند میگویم | طریق وحدت عالم ز وحدتی جویم | |
غـلام پیر مـغان حشمت الهی بـه خـدا | زده است پرچم تـوحید بر سر کویم | |
بـزیر رایـت وحـدت همی تـوانم گـفت | کـه آب رفـته دگرباره آید از جویم | |
قتال و جنگ و شروشور میشود متروک | قبول صلح و صفا را زغرب میبویم | |
خـیال خـام نباشد خـدا گواه من اسـت | من این نوید فرحزا به امر حق گویم | |
کـه پـنج قـارۀ ارض وحـدتی گـردد | خـدای گفته بـگو، مـن منـادی اویم | |
مـضار تفـرقه را پـیش خـلق باید گفت | به شکر اینکه ره وصل وحدتی پویم | |
ببار بـاده مـدبر ـ بـه امـر پـیر خـرد | غبـار کبر و ریـا را ز قلب میشویم | |
زانـدم که شد کبـوتر دل در هـوای تـو | جان میرود زدستم و دل در قفای تو | |
هستی مـن برای تـو یغمـاگران چـشم | بـر بودهاند از مـن و کرده فـدای تو | |
عقل و حـواس جمله گریزان شده زمن | بـا پای خـود فتاده بـه دام وفای تو | |
از دردوهجر گشته رخم زرد همچو کاه | دل مبتـلای تـب شده بهـر لـقای تو | |
یـکدم بیا و دسـت بنه بر دل ای لبیب | بنگـر طـبیب در دل انـدر هـوای تو | |
مـاهیصـفت بـه بحر غمت اوفتادهام | کز لطف حق غریق شوم در صفای تو | |
دانی جز این مدبر بیحال و دل حزین | نبـود مـرا انیس کـسی در خفـای تو |
***
بشنو نـوای این حقیر ـ با گوش جان فکر منیر | چون طفل گرید بهر شیر ـ میخوان تو دینامیسم را 1 | |
عـالم ز نـو احیا شـده ـ شـکرلـبی پیدا شـده | تـوحید را گـویا شـده ـ هشیـار کـرده مغزهـا | |
کـاین حشمتالله 2 محترم ـ با نورعقل و هم قلم | قـد راسـت کرده چـون عـلم اذجـاء نـصرالله را | |
نـصر مـن الله القریب ـ امـروز باشد ای لـبیب | شـو متحد بـا ما حبیب ـ نـیرو بـده دیـن خـدا | |
از تفرقه دوری نما ـ جان میدهد وحدت تو را | ایـن حکم بـاشد از خـدا ـ پیونـد قلبی از شما | |
برخیز و ملحق شـو بما ـ چون راد مـرد بـاوفا | تـبلیغ کـن امر خـدا ـ درهم شـکن کین و جـفا | |
بـا دوستان ای وحـدتی ـ در ایـن جهان کثرتی | چـون اهل عشق و رأفتی ـ بـرگو تو ای جانا بیا | |
من چون مدبر هر زمان ـ خواهم ز حق صلح جهان | ایـن نغمه از یزدان بدان ـ یارب تو بنیان کن مرا |
پانویس ها
- منظور کتاب دینامیسم آفرینش به قلم مولف این کتاب است.
- منظور آقای حشمت الله دولتشاهی (حشمت السلطان) مولف کتاب است.