روح نبات
مثلاً روح یک نبات را به شما معرفی میکنم. روح در تمام مدتی که نبات حیات داشته با او بوده و باعث رشدش شده و عواملی حیاتی را به او افزوده، به او برگ داده، ساقه داده، تنه داده چوب آن را ساخته و خلاصه درخت را به این صورت که هست درآورده است.
اگر بخواهیم در همین حالت درختی که هست روحی جدا در آن ببینیم مشکل است. اما اگر این درخت را ببرید و بسوزانید یک شعله سفیدرنگ درخشان از آن برمیخیزد و مدتی تظاهر میکند که پریسپری است مدتی به شما حرارت میبخشد و بعد جزء فضا میگردد و به عوامل زنده فضایی میپیوندد و چیزی که از درخت باقی میماند مشتی خاکستر است.
آری، این حرارت روح درخت بود که احساس کردید. اگر روح نیست پس چرا ایجاد حرارت کرد، چرا جسم نزدیک به تحولی را که از سرما میخواست تلف شود دوباره جان بخشید و زنده و فعال ساخت، چرا نور بخشید، چرا جلوه و تلألؤ نشان داد؟ آری این روحی بود که در مدت حیات درخت با او بود و حالا با سوختن، وظیفۀ او در همراهی با درخت تمام شد و به صورت مواد لطیف به لطیفهای عالم پیوست.
خوب فکر کنید تا حقیقت را دریابید.