همه چیز تقدیر
خود این عرصه و کلیه چیزهایی که به حرکت بشر منجر میشود تابع سرنوشت است. اوّلاً عرصهای که در اختیار گذارده میشود خود بشر فراهم نکرده بلکه جبراً در دسترس او نهاده شده است آن قدرت و قوهای که به او داده شده و وسائلی که در کالبد وی قرار داده و به ودیعت نهادهاند، از فکر و عقل گرفته تا چشم و گوش و دست و پا و اصل خود زندگی یا حیات همه به اجبار به او تفویض شده و او با این وسائل جبری در این صحنۀ جبری عمل میکند. پس اختیار کجاست؟