حقیقت جبر

زنجیر سرنوشت جبر و تقدیر (قسمت اول)

پس می‌گویم که حقیقت جبر آن است که همان سیالات که مربوط به عالم لایتناهی و نیروی یزدانی است با قدرت خود موجودات عالم را اداره می‌کنند، همانطور که بالعیان می‌بینیم چگونه یک جنگل عظیم را تحت سلطه نرم و آرام ولی قدرتمند خود قرار می‌دهند.

نحوۀ تصرف این سیالات نسبت به بدن بیان می‌گردد. این نکته را قدما نیز تاحدی درک کرده و سخنانی در این باره رانده‌اند.

مولانا جلال‌الدین رومی حرکات انسان را نتیجۀ کشش‌ها و بادها می‌داند و آن را تشبیه به شیری می‌کند که در روی پرچم نقش شده که وقتی باد بوزد و پردۀ پارچه‌ای را پر کند چنان می‌نماید که شیر حمله کرده و وقتی باد ضعیف شود، پرچم جمع می‌شود و می‌افتد و به حالت ضعف درمی‌آید. به عقیدۀ مولوی همه قیل و قال‌ها و سروصداها و شجاعت‌ها و فعالیت‌ها و حرکات بشر معلول همین عوامل و محرک‌های معنوی است که اگر بشر را به جلو راندند پیش می‌رود والا خموده و بی‌حال است.

ما همه شیریم شیران علم حمله‌مان از باد باشد دم به دم