سخنی دربارۀ ثروت
چون در عنوان بالا سخن از ثروت و مکنت رفت لازم آمد در این باره توضیحی بیان کنم: وقتی که ثروت را به اشخاص نسبت میدهند میگویند فلان شخص معادل هزار تومان دارایی دارد، آن دیگری معادل دههزار تومان، کسی دیگر معادل یکصد هزار تومان و دیگری معادل یک میلیون و یکی دیگر معادل یک میلیارد. این امر در ظاهر تفکیک و کثرت به نظر میرسد ولی وقتی همه اینها را روی هم یکجا در نظر گیریم میگویی اینها ثروت کرۀ زمین یا منابع کرۀ زمین است. لذا آن همه کثرت به صورت یک واحد درآمد.
در کرۀ زمین مثلاً ثروت را به موجودی طلا یا نقره و امثال آن تعبیر میکنند. ممکن است در اثر اختلاف ترکیب عناصر در کرۀ دیگر سرب یا حتی خاک کمتر باشد و به علت قلیل بودن همان ثروت آن کره را تشکیل دهد.
پس همۀ این ثروتهای کرات را که روی هم بنگریم و با یک چشم واحدبین بررسی کنیم میگوییم: اینها همه ثروت عالم و منابع عالم لایتناهی است. به این ترتیب است که از کثرت زیاد به یک وحدت کامل میرسیم. همه چیز در عالم چنین است.