وضع بشر
بشر هم همین حال را دارد و خوی های مختلفی که در افراد بشر گذارده شده دلیل بر این است که هر کس دارای عناصری است و به علت آن عناصر یک رشته خویهای خاص خود دارد که آن تقدیر او است. همان طور که دیدیم حیوانات هر کدام وظائفی دارند و برای انجام کارهای به خصوصی خلق شدهاند و همان کار را انجام میدهند و اگر غیر از این خلقت را داشته باشند بر خلاف است، همین حقیقت در بشر نیز صادق است به اینمعنی که هر فرد بشر مکانیسم مغزیش برای انجام کار معینی ساخته شده که همان کار را باید انجام دهد و اگر غیر این باشد برخلاف است. آن کسی که باید قائد بشود مغز و خلقت او مخصوص همین کار ساخته شده و آن کس که باید مثلا عمله باشد برای همان عمل آفریده شده همین طور است مخترعین، مکتشفین، صنعتگران، اصناف مختلف، متفکرین، فلاسفه و راهنمایان.
علت اختلاف طبقاتی در بین جامعه بشری که این همه متفکرین را دچار حیرت و سؤال نموده است همین است که گفته شد و اگر غیر این باشد گردش عالم منظم نخواهد بود و جامعه بشریت متزلزل خواهد شد و رشته امور از هم میگسلد.