دلیل دیگری از تقدیر و سرنوشت
این امر خود دلیل دیگری برای اثبات تقدیر و سرنوشت است زیرا هر فردی از افراد مخلوقات مطابق با وضع جسمی که به او داده شده وظیفهاش را انجام میدهد. یک گرگ باید گرگ باشد و خوی درندگی را ابراز کند و گوسفند را بدرد و جز این کاری از او ساخته نیست. یک گوسفند بایستی ذلیل و ناتوان باشد و طعمه گردد و اگر قوی و مبارز بود کار خلقت انجام نمیشد. یک شیر باید خوی سبعیت را به همراه متانت داشته باشد و یک عقاب بایستی قدرت پرواز برفراز آسمان و تیزی چشم برای شکار را دارا شود.
یک سگ باید خوی فرمانبری و اهلی شدن و وفاداری را برای خدمت به بشر دارا گردد و یک یوزپلنگ بایستی با پاهای قوی مجهز باشد که به سرعت یک اتومبیل بدود. این ها همه عناصر و موادی دارند که آنها را برای زندگی خاص خودشان آماده ساخته و همین امر دلیل بر سرنوشت است و چارهای جز آن ندارند. چرا یک گوسفند هر چه بکوشد مثل گرگ نمیشود و چرا یک شتر نمیتواند تیزی و سرکشی یک روباه را داشته باشد یا مثل یوزپلنگ چابک باشد؟ آیا دلیلی روشن بر تقدیر نیست؟