منبع صفات
این نکته را متفکرین پیروان ادیان الهی میدانند که هر صفتی در بشر وجود دارد پرتوی از صفات الهی است که در وجود او قرار گرفته زیرا او جزئی است که این صفات را از منبع و منشاء اصلی دریافت داشته است. اگر بشر عالم است، توانا است، قادر است، حلیم است، رحیم و عادل و بصیر است این صفات از خود او نیست.
اینک سؤال و جوابی در این باره به عنوان مثل میآوریم که حقیقت موضوع را روشن میکند.
سؤال ـ آیا قبول داری که صفات علم، قدرت، حلم، رحم، عدل، بصیرت و غیره در وجود شما هست؟
جواب ـ بلی قبول دارم.
سؤال ـ آیا این صفات قائم بالذات است یعنی اصولا جزو وجود تو بوده است؟
ج ـ نمیدانم.
سؤال ـ از چه وقت این صفات را دارا شدهای؟
جواب ـ از زمان طفولیت این صفات در من بوده منتها کم کم رشد کرده است.
سؤال ـ بسیار خوب. معلوم میشود همان طور که ظروف حواس و قوای بدنیت رشد پیدا کرده و ترقی نموده گنجایش آن برای قبول صفات مزبور بیشتر شده و همین امر نشان میدهد که بدن تو که در حال رشد است ظرف است، و مظروف آن که قوا و صفات میباشد از جای دیگر است. این مظروف همان قدرت روحی است که در کتاب مکانیسم آفرینش آن را به قدرت برق تشبیه کردیم. بنابراین کلیه این صفات از روح است.
حال میگویم که چون روح یک امر کلی است و در سراسر عالم یک پارچه است (دلیل این موضوع در جاهای دیگر کتاب های مکانیسم و دینامیسم آفرینش مذکور است) لذا باید اذعان کرد که این روح کلی از همه صفات مزبور دارد منتها هر فرد بشر یا سایر موجودات به قدر گنجایش ظروف و مکانیسم مغزی خود از آن استفاده میکنند.
لذا خوب روشن شد که صفات موجود در هر فرد بشر ذرهها و قسمتهای ناچیزی است که از منابع این صفات که در روح عالمی موجود است دریافت میدارد.
این همان مطلبی است که در ادیان هم گفتهاند صفات یزدان عین ذات او است و قابل تفکیک از او نیست و روح که امر الهی است از خدا جدا نیست و صفات روح هم به او پیوسته است. بنابراین صفات و نیروها و قدرت هایی که موجودات دارند ذرات بسیار ناچیزی از صفات و قدرت ها و نیروهای یزدان است که در روح عالم وجود دارد.
وجود همین صفات در افراد بشر و موجودات دلیل بر آن است که منبع بزرگی هست که این صفات از آنجا ناشی میگردد کما این که وجود یک جوی آب باریک دلیل بر آن است که منبعی هست که این آب از آنجا میآید. در بشر، حیوانات، نباتات و همه موجودات هر کدام به قدر خود ذره ناچیزی از پرتو صفات الهی موجود است ولی منبع اصلی آن بینهایت است.