نظر فلاسفه درباره خلقت
در طبیعت قوهای است که او را به سوی حیات میکشاند و این نشاط حیاتی Elan Vital است که در ماده تأثیر میکند و میشکافد و میترکد و پخش میشود و بصورت انواع و اصناف درمیآید. برخلاف نظر داروین و لامارک این اثر ناگهانی است نه تدریجی.
هانری برگسن
خلقت عمل مداوم است و اگر آنی خداوند از خلقت باز بماند عالم معدوم میشود.
دکارت
نباید در دیانت فکر کنیم که چرا خداوند عالم را خلق فرموده است.
دکارت
بیخلاف نظر مال برانش خدا صانعی نیست عاجز که هر آن مجبور است در ماشینی که ساخته دست ببرد تا راه بیفتد. خداوند از آغاز که جهان را آفریده این ماشین را چنان کامل ساخته که تا ابد چرخ ها و اجزاء آن با اتفاق هم بهکار مشغولند.
لایب نیتس
آیا آفرینش عالم به وجوب است و اضطرار یا به قدرت و اختیار. دکارت خداوند را آفریننده زیبایی و زشتی میداند و اراده او وجهی برای ترجیح ندارد. این اختیار است. اسپینوزا فعل خداوند را مقید به ضروریاتی میداند مثل احکام هندسی که به غیر از آن وجه ممکن نیست. اما هیچ یک از این دو نیست زیرا معنی سخن دکارت این است که در آفرینش هرج و مرج است و نتیجه سخن اسپینوزا این است که خدا بی اختیار است. اما جمع بین این دو این است که ضرورت دو قسم است: یکی هندسی یا منطقی و عقلی و دیگری اخلاقی. ضرورت اخلاقی این است که بین دو وجه بهترین آن اختیار میشود. پس اختیار هست اما بی قید نیست.
لایب نیتس
خدا مختار است ولی فعل هوسناکانه هم از او سر نمیزند و ترجیح بلامرجح روا نمیدارد زیرا کارهایش از روی حکمت است.
لایب نیتس
وجود عالم تابع و قائم به قدرت الهی است و بدون خداوند نمیتواند یکدم زنده بمانند. فعلی که خداوند اکنون به آن فعل عالم را نگاه میدارد درست همان فعلی است که به آن عالم را آفریده است.
دکارت