خلاصه و نتیجه
از آن چه در این کتاب تحت عنوان دینامیسم آفرینش بیان گردید. این طور نتیجه گرفته شد که عالم لایتناهی مجموعه بیپایانی از قدرت لایزال یزدانی است که گرداننده آن روح یعنی امر خدا است و این روح قابل تقسیم نیست بلکه مانند آب اقیانوس که موجب ادامه همه نوع حیات دریایی است، همه ماشینهای عالم آفرینش یعنی موجودات و اشیاء مختلف را بهکار میاندازد و با هر یک به اندازۀ استعداد آن ها کار میکند. فرماندهی عالی روح به وسیله قوه عالمگیر دائمی اتم عمل مینماید و این اتمها که در همه جای عالم وجود پراکنده است از لحاظ جسم و روح واسطه گردانیدن چرخ آفرینش میشوند و ضمناً برای اداره و تشکیلات عالم قدرت های گوناگونی از جانب فرماندهی کل مأمور هستند که هر کدام در حدود خود چرخی از این عالم بیپایان را بگردانند.
همان طور که تمام اجسام مانند حیوانات و بشر و خورشید و منظومه شمسی دارای قلبی هستندکه مرکز قدرت و فرماندهی است و اتمهای حیاتبخش از آن جا در بدن ها پخش و به آن جا باز میگردد عالم وجود نیز دارای مرکز فرماندهی نسبی است که با وجود نداشتن جای معین، این مرکز همیشه مشغول فعالیت لاینقطع با عشق و قدرت بیپایان بوده و هست و خواهد بود که نیروها پس از این که ارسال شد بار دیگر به مرکز نسبی خود باز میگردد.
ضمناً در این کتاب ذکری از خداشناسی بشر در ادوار گذشته و اشتباهاتی که در نتیجه سوء تعبیر برخی مشاهدات حقیقی در افراد بشر ضمن تاریخ انسانیت پیدا شده بیان گردید و بالاخره جریان خداشناسی را از وجود ارباب انواع به دوگانگی (اهورامزدا و اهریمن) و سپس یگانگی رسانده بحثی درباره علت وجود بدی که آن را به شیطان نسبت دادند به عمل آورد و بالاخره حقیقت مطلب را روشن کرده نشان داد که اعمال بشر در حدود سازمان جسمی خود او انجام میشود. ضمنا مسئله جبر و تفویض را به بیانی روشن آشکار نمود که هر فردی از بشر برای کار معینی آفریده شده است.
همچنین روشن شد که چون روح قدرت کل و غیر قابل تجزیۀ عالم لایتناهی و باعث گرداندن ماشینهای عالم خلقت است عود ارواحی که اشخاص تصور میکنند صحیح نیست ولی روح کلی در طی عمر بیپایان عالم بارها در گردش موجودات مختلف و حیات بخشیدن به آن ها دخالت کرده و خواهد کرد.
این بود مختصری از جریان دینامیسم خلقت یا مایه حیات و ماشین دستگاه آفرینش و طرز کار آن. همه خوانندگان گرامی را بهخداوند متعال میسپارم و توفیق هدایت و سعادت برای همگان خواستارم.
پایان
تذکر
در این کتاب و نوشتههای دیگر (حکمت نوین) هر جا الفاظ (اول ـ آخر ـ ابتدا ـ انتها ـ بدو ـ ختم ـ بالا ـ پائین ـ کوچک ـ بزرگ ـ امروز ـ فردا ـ سال ـ قرن و این قبیل کلمات) ذکر شده مقصود لغات قراردادی و نسبی است که بشر بهمنظور رفع نیازمندی خود درست کرده و الا در اصل عالم لایتناهی هیچ گونه زبر و زیر و اول و آخر و کوچک و بزرگ و میزان و عدد و امثال این ها در بین نیست.
پوزش
خوانندگان گرامی هرگاه ضمن قرائت این کتاب به لطائفی برخورد نمودید امید است حمل بر بیادبی نفرمائید زیرا همه برادران ارجمند مهربان و سروران عظام باید بدانند اصل مبنای گفتار ما بر اصول اخلاق و تربیت جاودانی است. پس هیچ گاه به امید یزدان بخشاینده مهربان از حیطه ادب و انسانیت خارج نخواهیم شد بلکه همه را برادران و خواهران خود دانسته و با دیده احترام و بزرگی و سروری مینگریم.