تشکیلات یک انسان سالم
اکنون مطلب فوق را طور دیگر مورد موشکافی قرار می دهیم : من سر و دست و پا و قلب و مغز و قوه و روح و پریسپری و کالری و لوازم دیگر دارم که مجموع همه این ها "من" را تشکیل داده است. اگر من زبان نداشته باشم آیا میتوانم صحبت کنم.؟ البته خیر. اگر زبان داشته باشم ولی اعصاب آن خراب باشد باز هم سخن نتوانم گفت. هر گاه قوهای در بدن نداشته باشم باز هم زبان قادر به تکلم نیست. اکنون به اعضاء اصلی بدن توجه کنیم. اگر قلب نداشته باشم قادر به تکلم نیستم همچنین اگر مغز نداشته باشم قادر به تکلم نخواهم بود. پس لازمه صحبت کردن داشتن قلب، مغز، زبان، اعصاب، و غیره و غیره است. در این صورت میتوان گفت که وجود من از کلیه اعضاء تشکیل شده و همه اعضاء روی هم رفته "من" را به وجود آورده است.
یک بشر سالم به کسی میگویند که مثلا دارای تمام عناصر، فلانقدر سدیم، فلانقدر آهن، فلان مقدار پتاسیم، فلانقدر گوگرد … و همچنین دست، پا، رگ، پی، اعضاء، جوارح، سلول، گلبول، قوه، روح، پریسپری، اتم و غیره باشد.