نظم جامعه
فلسفه این که آفریننده دستگاه حواس بشر را مختلف میآفریند و هر کس را برای کار معینی استعداد میدهد این است که جامعه اداره شود و نظم پیدا کند. اگر چنین نباشد هرج و مرج بزرگ در آن حکمفرما خواهد شد.
هیچ کس راضی به اختیار شغلهای پرزحمت و کوچک نیست، هیچ کس تن به انجام کارهای پرمشقت مثل کارگری در معادن ذغالسنگ یا معادن فلزات در چند هزار متری عمق زمین یا مقنیگری یا رفتگری یا عملگی و خلاصه انواع و اقسام کارهای پرمشقت کوچک نخواهد داد. و جز با این روش نیکو و نظم تخلفناپذیری که آفریننده مقرر فرموده و دائماً دنیا طبق همان نظم پیش میرود جامعهها اداره نخواهند شد. این است علل اختلاف کار و وضع عمل افراد در جامعه نه این که این اعمال را چنان که برخی میپندارند منسوب به تنبلی ناشیه از اعتقاد به تقدیر و این قبیل امور دانند.