جلوه گری روح
اکنون که سخن بدین جا رسید برای فهم مطلب عالم را به یک تابلوی بزرگ و رنگارنگ تشبیه میکنم که موجودات گوناگون بهصورت های مختلف هر کدام در جای خود قرار گرفته و یک مجموعه نفیس منظم همآهنگ زیبا را تشکیل دادهاند. در یک جا بهصورت انسان، جایی به شکل حیوان، در مکانی به هییت گیاه و گوشهای بهصورت جماد، در بخشی برنگ آب و در مکانی بهصورت هوا و بخار، یک طرف با قیافه کرات و کهکشان و سحابیها و سوی دیگر با چهره تیرشهاب، در متن تابلو بهصورت ماده بسیار رقیق که اتر مینامند، خلاصه در هر کجا به یک شکل جلوهگری میکند. این همان اجسام و ماشین هایی است که گفته شد قسمت مهمی از آن از اتم تشکیل یافته و نیروی دانش هر یک را طبق حدود نسبی و استعداد و قدرتی که دارند به حرکت انداخته است. هیچ جای آن نیست که از این نیرو خالی باشد.
ای یزدان مقتدر دانا و توانا این امر تو (روح) چه نیروی عجیب و شگفتانگیزی است. چگونه مانند خون ارکان عالم هستی را به گردش و جنبش درآورده و همه ذرات عالم را از زندگی و حیات و نشاط برخوردار میکند. چگونه مثل آب اتمهای جهان لایتناهی را شاداب و سیراب ساخته و چگونه مانند هوا همه خلل و فرج جهان آفرینش را از انرژی فناناپذیر خود سرشار نموده است.
چقدر این تشبیهات در مقام عظمت تو نارسا است زیرا آن چه به عنوان مثل ذکر کردم خود جزیی ناچیز از امر تو است. چگونه شکر و سپاس تو را به جای آورم که شایسته بزرگی و قدرت بیپایان تو باشد و قبول درگاهت واقع گردد؟