امر پروردگار
روح امر پروردگار است که همه جای عالم وجود را پر کرده و هیچ جایی در عالم نیست که از آن خالی باشد. همه جا نفوذ دارد در همه جا هست و قدرت او در همه جا ساری و جاری است. برای تشبیه گویم: اقیانوسی را در نظر مجسم کن که همه جای آن را آب فراگرفته، در تمام گودال ها، همه سوراخ ها، خلل و فرج سنگ ها، در بدن تمام نباتات و حیوانات دریا موجود است، همه جا رخنه دارد، همه را پوشانده و هرچه در دریا است در آن شنا میکند و از آن مملو است. یا میتوان آن را به کره زمین که در هوا محصور است و هوا به همه جای سطح آن نفوذ دارد تشبیه نمود.
روح هم به همین نحو همه جای عالم را مملو ساخته و این نیرو که امر پروردگار نام دارد و میتوان آن را قدرت و انرژی و محرک و نیروبخش جهان نامید با کلیه ماشینهای آفرینش که در جهان وجود دارد کار میکند. با انسان، با حیوان، با نبات، با جماد، با مایعات، با اتم خلاصه با همه چیز به قدر استعداد و ظرفیت و توانایی و حدود نسبی که هر شیئی دارد عمل مینماید.
مانند برق که اگر ماشین کوچکی را به آن متصل کنند به اندازه استعداد آن ماشین عمل مینماید و هرگاه ماشین عظیمی را بدان وصل نمایند به همان مقدار کار خواهد نمود یا مانند لامپ چراغ برق که هر لامپی به قدر ظرفیت خود از برق استفاده میکند. ده شمعی به قدر ده شمعی صد شمعی، به قدر صد شمعی و قس علیهذا.
برق درکارخانه به میزان خیلی زیاد موجود است ولی هرلامپی که به آن وصل کنید به میزان شمع همان لامپ از آن استفاده میشود.
پس دقت و تفکر کنید که چگونه ماشینهای کوچک و بزرگی در جهان بهکار مشغول است وروح مانند یک کارخانه عظیم برق که هزاران هزار ماشین مختلف را بهکار میاندازد، همه مخلوقات را به زندگی واداشته و غوغایی از فعالیت و حیات در جهان برپا ساخته است. هرگاه ماشین جسم بشری در اختیارش باشد بشری زنده میشود که این همه مظاهر حیات از او به ظهور میرسد. همه این استعدادها در ماشین بشر بوده که روح توانسته آن را بهکار اندازد در همین بشر هم استعداد بدنی تفاوت دارد. روح همان جوهره کلی است لیکن وسیله و ماشین تفاوت کرده.
این طفل ده ساله است که روح به اندازه ظرف بدنش با او کار میکند و این کودک یک روزه است که به قدر ظرف خود جلوهگری مینماید و این مرد چهل ساله است که روح طبق استعدادی که دارد با او عمل میکند.
این جسم گربه است و برای کار معینی ساخته شده و باید وظایف مشخصی انجام دهد و استعداد و ظرفیت و ساختمان عناصری ویژهای دارد. روح با وی به قدر همان استعدادی که دارد کار میکند. تفاوت یک انسان با یک گربه در ماشین است نه در روح.
با همین نظر به تمام عالم بنگر: این فیل است، پرنده است، ماهی است، سگ است، حشره است، کیک است، میکروب است آمیب یا موجود یک سلولی است، اتم است. این ها همه ماشینهای مختلفی است که در اختیار روح و امر پروردگار قرار داده شدهاند.