پریسپری perisprit
پریسپری که آن را قالب مثالی یا جسم قلیایی یا جسم مثلی و این قبیل نام ها نامیدهاند واسطه بین روح و جسم است. ماده بسیار لطیفی است که با این چشم دیدن آن برای همه میسر نیست مگر این که با داشتن استعداد ذاتی از تمرینات شایسته و علم مخصوص آن استمداد جویند. این ماده درست قالب جسم است.
چون اصطلاحات ما مناسب با وضع زندگی در این دنیا است نمیشود پریسپری را به طور کامل شرح داد لیکن برای روشن شدن ذهن میتوان آن را به قالب مجسمهسازی تشبیه کرد. قالب درست به شکل مجسمه است و تفاوتی با آن ندارد. در عین حال که قالب غیر از مجسمه است ولی داخل آن که به قواره مجسمه ساخته شده با آن یکی است. قالب مثالی هم با بدن تقریباً همین حال را دارد و شاید به همین لحاظ آن را قالب مثالی نام نهادهاند.
گفته شد جسم از مواد زمینی و روح از امر پرودگار یا ماده عالی قدرتبخش تشکیل شدهاند و پریسپری بین این دوتا است و از هوا و عناصری که در فضا موجود است درست شده (با در نظر گرفتن این که مواد زمینی و هرچه در عالم هست مانند روح و هرچیز دیگر از امر پروردگار میباشد). همان طور که میتوان هوا را مایع و منجمد کرد و رؤیت نمود پریسپری هم قابل رؤیت است. عکسی که علمای روحی از روح برمیدارند شاید چنین حالات پریسپری است که در تماس و تجلی پیدا میشود.
پس از تحولی که آن را مرگ مینامند روح از جسم جدا شده و پریسپری که علاوه بر ترکیبات هوائی از اتم تشکیل یافته روی همان عشقی که برای رسیدن به معشوق بیهمتا دارد با سرعتی عجیب بیشتر از هر سرعتی که تصور شود شروع به گردش میکند. اتمهای پریسپری دور یکدیگر با عشق چرخزده و مثل فرفره آن را «با قوای مافوق» گردش میدهند. سپس به مثابه هستهای که در خاک بگذارند باید مدتی دربین فضاها بماند تا کمکم نمو و رشد کند و مناسب فضای آنجا شود ( مثل نمو و رشد جسم در زمین) رشد و نمو و ترقی همین است. همین طور که در این دنیا ملاحظه فرمودید چطور انسان از طفولیت رشد و نمو کرد و چه اعمالی را انجام داد پریسپری هم در عالم خود همین طور رشد میکند و مقام مافوقتر نسبی به دست میآورد سپس حول و تحویلهای دیگری پیدا میکند که بیانتها است و فعلا موقع بحث آن نیست.1
چون پریسپری توقف ندارد دوران تکامل نسبی بشر خاتمهپذیر نیست. اگر توقف میداشت این عشق سوزانی که برای وصل به معشوق دارد تمام میشد و از بین میرفت بدون این که به مراد رسیده باشد.
پانویس ها
- در این خصوص مطالبی در جلد اول گلهای راهنمائی گفته شده است