جسم
لازم به توضیح و شرح مفصل نیست. باچشم دیده میشود و همه تا حدودی از آن اطلاع دارند. جسم از کلیه عناصر و مواد زمینی ترکیب یافته و بهصورتی درست شده که احتیاجات زندگانی انسان را برمیآورد. ماشین و دستگاه بسیار عجیب و شگفتآور و معجزهآسایی است که دارای میلیاردها پیچ و مهره و آلات مختلف میباشد که هرکدام برای کاری ساخته شدهاند. موادی که جسم انسان را ساخته به صورتهای گوناگون گوشت، پوست، استخوان، غضروف، ناخن، مو، خون و غیره درآمده و هرکدام را اعمالی است که علم بشر هنوز نتوانسته جز مختصر ناچیزی از آن را درک نماید.
برای ساختمان ماشین جسم، از کلیه عناصر موجود در زمین به قدر کافی و لازم بهکار رفته. تعداد عناصر آن طور که تا کنون دانشمندان کشف کردهاند در حدود یک صد عنصر میباشد که در قدیم آن را چهار عنصر اصلی آتش، آب، باد، خاک دانسته بودند.
شیخ اجل سعدی در این باره میفرماید:
چار طبع مخالف و سرکش | چند روزی شوند با هم خوش | |
گر یکی زین چهار شد غالب | جان شیرین برآید از قالب |
در کتاب اول حکمت نوین گفته شد که جسم حکم ماشینی دارد و اگر محرکی نداشته باشد بیحرکت و بدون زندگی است. چنان که هرگاه جلوی دهان و بینی کسی را بگیرند که هوا داخل بدنش نشود میمیرد و بدون این که اعضاء جسم فاسد شده باشد رشته زندگانی وی قطع میگردد. در این حال روح که قوه و کالری کالبد بود دیگر نمیتواند با جسم کار بکند. پس روح باطن و کنه و محرک و انرژی و قدرت جسم است و با خود جسم فرق دارد.