خداشناسی به چه کار می آید؟
این همه فشار و زد و خورد و غوغاهایی که در دنیا در ازمنه مختلفه برای خداشناسی به وجود آمده برای چیست؟ خداشناسی بشر را به چه کار میآید؟ اگر انسان خدا را نشناسد چه عیبی پیدا میشود؟ اگر در این باره نفهمد چه ضرری دارد؟ اثر عمل خداشناسی چیست؟
بشر حال پارچهای را دارد که از کارخانهای بیرون میآید و پارچه پس از این که از کارخانه بیرون آمد وظیفه خود را انجام میدهد و بالاخره بعد از آن که کار خود را انجام داد میپوسد و از بین میرود.
برای او چه تأثیری دارد که بداند چه کسی او را ساخته و صاحب کارخانه را بشناسد؟ پارچه اصلا شعور اینرا ندارد که چنین فهمی پیدا کند. فرضاً هم بفهمد چه نتیجهای خواهد داشت. و باز هم همان حال اول را دارد.
اگر بشر خدا را نشناسد چه میشود؟ سالیان دراز است که وظیفه خود را انجام داده و امور دنیا گذشته است و بعد از این هم می گذرد. چه سودی دارد خدا را بشناسد؟
آیا اگر پارچه صاحب کارخانه را شناخت هدفش فرق میکند و مقامش بالا میرود و اگر نشاخت تنزل پیدا میکند؟ خود صاحب کارخانه مخمل را مخمل و کرباس را کرباس کرده. آیا از شناختن صاحب خود ماهیت او تغییر پیدا میکند؟ بلی اگر از حالت کرباسی بیرون آید و تبدیل به مخمل شود میتوان گفت به حالش فایده خواهد داشت. اما با این شناسایی ماهیتش تغییر نمی یابد. بشر هم چنین است یکی مخمل است دیگری کرباس. با خداشناسی وضع آنها عوض نخواهد شد.