برادر وحدتی هادی شامبیاتی 42 ساله، وکیل محترم دادگستری مقیم سنقر
که از مردان اهل فضل و تحقیق میباشد ضمن موافقت با نظریۀ وحدت نوین جهانی مینویسند: با اجازه مافوقترین نیروی قدرت و عظمت محضر مبارک بهترین انسان رهبر عالیقدر وحدت نوین جهانی حضرت آقای حشمتالسلطان دولتشاهی ــ یزدان نیرو بخشد ــ پس از چند سال دوری از دوست صاحبدل سخنورم جناب آقای مسعود ریاضی که در سنقر برخورد کردم و همچون راهیاب پردرخششترین اهداف انسانی با تشریح یکی از برجستهترین آرمانهای بشری مرا با عقاید و کتب وحدت نوین جهانی آشنا و ارشاد فرمودند. چون من خود از راز هستی آگاه نیستم و خویشتن را در جهان آفرینش و اقیانوس لایتناهی ذرهای کوچک میدانم اما علایق بشر به حقیقتجویی و حقیقتگویی که از گرانبهاترین سجایای انسانی است مرا به شگفتی واداشت که چگونه رهبر دل آگاه با جوهر وجود و نقد هستی و با گزینش راه راست و درست همچو حکیمی نکتهپرداز و با شیوهای ساده و دلنواز و با بینشگری و ژرفبینی پرده از روی مجهولات و راز هستی برداشته با تهور و رشادت حقایق عریانی را به جهان ادیان اعلام داشته و با عشق و ایمان نمایشگر آماجهای بلند وحدت، ستایشگر آفریدگار یکتا شده و راهی را گشوده که بشریت را به سوی جلال و جمال و کمال و تکامل رهنمون گشته و عالیترین مظهر نوعپروری و یکپارچگی را متجلی ساخته، حسن قبول دانشمندان و متفکرین جهان از آن جهت شکوه خدادادی و جلوه جاودانگی به حضرت رهبر موحد بخشیده چون از زبان دل سخن میگوید و اثرش در نهانخانۀ دل مینشیند و گفتارش را در سفاین مینویسند و در مداین میخوانند. دلباختگی دوست فاضلم جناب آقای ریاضی نسبت به رهبر شایستۀ خویش و سخنان نغز و ادیبانهاش به کلی مرا مجذوب و فریفتۀ خود ساختند و بسیار راضی و شاکرم پس از عمری دودلی و جدال با نیروی درونی به علت اصابت به حقیقت خویش را سرافراز حس میکنم زیرا نمود دینی و روند انسانی و جهانی مکتب وحدت و فروزش کارنامۀ تابناک و چشمگیر آن به نحوی بارز و بین است که با امعان نظریه به ادله اثباتی که بر وحدت اشیا و موجودات و بر اثبات وجود خدا ابراز داشتهاند به سهولت می توان نقص تضاد اسما و اختلاف سلایق راهها برطرف ساخت و جهان ادیان را با این پدیدۀ نو به هم پیوند داد. معتقدم دیری نخواهد کشید که جهان دینی در پرتو رهروی رهبری حضرت آقای حشمتالسلطان و پیروان پرچمدار و مؤمن آن با انتشار عقاید وحدت نوین جهانی و گسترش آن در گیتی جهانی را مشحون از صلح و صفا، وحدت و مودت و مالامال از عشق و محبت خواهند ساخت. آنگاه بایستی بگویم:
نشنود در بزم سرمستان کسی | جز حدیث عاشقی چیز دگر |
با تقدیم احترام