نحوۀ تألم فرق میکند
تألمی که در یک فرد بشر به وجود میآید یک امر قاطع عمومی نیست. مثلاً فردی نوعی تألم نسبت به فرزندش که سرش ضربهای خورده یا از این دنیا تحول یافته در خود احساس مینماید. اما اگر شما به وسیلۀ خوردن ادویۀ مخصوص میلیونها از میکروبهای مفید بدن خود را از بین بردید هیچ احساسی نسبت به آنها نمیکنید و نمیدانید چه بر سر آنها و اولادان آنها میآید. در چند لحظه با خوردن داروی مضر و نابهنگام از قبیل مخدر یا مسکری که بدون تجویز پزشک مصرف شود یا انجام یک عمل ساده میلیونها از آنها را از بین میبرید بدون این که بدانید چه غوغایی ایجاد کرده و چه به روزشان آوردهاید. این یک مثال ساده و روشن کننده است.
همین طور است حال بشر در وقتی که یک بلیه مثل یک زلزلۀ بزرگ به او نازل میشود یا به وسیلۀ جنگی که خود افروخته با یک بمب هیدروژنی پانصد هزار نفر را از بین میبرد. خود بشر ممکن است از این وضع اظهار الم کند ولی کرۀ زمین و تشکیلات مافوق آن هیچ اظهار المی نمیکنند همان طور که وقتی شما میلیونها از میکروبهای مفید بدن خود را از بین بردید هیچ عزاداری برای آنها نکردید و هیچ کاری انجام ندادید. پس چرا از این که یک بلیۀ آسمانی عدهای را از بین میبرد گله میکنید؟ چیزی که عوض دارد گله ندارد.